ظهور عين سالك بهر سالك ظهور حق بود اندر مسالك
آنچه براى سالك تجلى مى كند همان عين ثابت او است و عين ثابت او هم همان ظهور حق تعالى در طريقه سالك است . دليل آن بيت بعدى است .
چه عين ثابتش با حضرت حق مغاير نيست در هستى مطلق
صور علميه موجودات در صقع ذات ربوبى ، در لسان عارف به اعيان ثابته و در نزد حكماء به ماهيات تعبير مى شود و اين حضرت علميه مظاهر اسماء و صفاتند. لذا اعيان ثابته به منزلت ابدان اسماء و صفاتند، چنانكه اعيان خارجى به منزلت ابدان اعيان ثابته اند.
اين ماهيات اعنى اعيان ثابته ، از ذات الهى به فيض اقدس و تجلى اول فايضند چنانكه در خارج از حضرت علميه به فيض مقدس فايضند؛ و هر دو فيض اگر چه مقدسند ولى اولى اقدس است .
آنچه از فيض ازلى عايد هر موجودى شده است ، نور اقدس وجود است و آن نور سره چون به لحاظ حدود ملحوظ گردد اسماى اعيان بر آنها نهاده مى شود و كثرت پديد مى آيد و اين حدود و تعينات از يكديگر متمايز مى گردند.
اين حدود را در لسان حكماء ماهيات گويند و در لسان عرفان اعيان ثابتان . پس هر موجودى را عين ثابت خاصى است كه منشاء پيدايش آثار وجودى اوست و محل قابل گرفتن فيوضات بارى تعالى و مبداء وهاب فيض به لسان حال هر عينى كه همه استعداد و تقاضاى ذاتى اوست ، افاضه مى فرمايد. (مآثر آثار ج 1 - اعيان ثابته ) پس سالك كوى يار نيز آنچه دارد از تجلى حق در عين ثابت خود كه همان ذات اوست دارد. ((فاينما تولوا فثم وجه الله )) ((اءنا عند المنكسرة قلوبهم .))
منبع: شرح دفتر دل-شارح:استاد صمدی آملی