خوشا صوم و خوشا صمت و خوشا فكر خوشا اندر سحرها خلوت ذكر
بدين وزان نيز شاعرى سروده است كه :
صمت و جوع و سَهَر و خلوت و ذكر به دوام ناتمامان جان را كند اين پنج تمام
جوع ، صوم است و صوم نفس را مظاهر اسم شريف ((يا من يطعم و لا يطعم )) بار مى آورد؛ و سكوت و صمت او را به خودش دعوت مى كند و ارتباط نفس را از بيرون قطع مى كند و ((من كيستم )) را بر مى انگيزاند؛ و بيدارى در شب او را با وحدت انس مى دهد و از كثرت مى رهاند؛ و خلوت او را از هر چه كه غير است و منافى با دل و دلدار اوست مبرى مى كند؛ و ذكر به دوام او را با معشوقش كه جمال و كمال مطلق است مجانس مى سازد.
نكته : تا دهن بسته نشد دل باز نمى شود. از سيد كائنات (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت است كه چون فرزندان و نبيره هاى آدم (عليه السلام ) بسيار شدند در نزد وى سخن مى گفتند و وى ساكت بود گفتند اى پدر چه شد شما را كه سخن نمى گويى ؟ گفت اى فرزندان من چون خدا جل جلاله مرا از جوارش به بيرون فرستاد با من عهد كرد و گفت : گفتارت را كم كن تا به جوار من برگردى . (كلمه 246 هزار و يك كلمه ج 2 ص 144.)