وحدت و کثرت
به اين معنى كه وحدت هست قاهر نباشد كثرتى غير مظاهر
وجود اصل است و مساوق حق است و حق غير متناهى است ؛ اعنى اجوف نيست و صمد است ؛ يعنى وجود حقيقت واحد بوحدت شخصى ذات مظاهر است و بسيط الحقيقة كل الاشياء است كه كثرات مقهورند و وحدت قاهر، اين آب است كه ((و من الماء كل شى ء حى )) و آنها كسراب بقيعة يحسبه الظماءن ماء حتى اذا جاءه لم يجده شيئا و وجد الله عنده .
بدان كثرتى كه به ظاهر مشهود است در حقيقت اعتبارى است و وحدت حقيقى است يعنى در چشم توحيد اهل الله تحقق جميع عوالم غير متناهى لحظات آن وحدت حقه حقيقه اند كه همه مرايا و مظاهر، بلكه تجليات و ظهورات و تطورات و تشئنات او سبحانه اند كه كل يوم هو فى شاءن ، هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن حق مشهود است و خلق موهوم كه فاينما تولوا فثم وجه الله.
منبع:باب هجدهم دفتر دل-شارح:استاد صمدی آملی