اگر عاشق نیستی خود را درمان کن
ترا از عاشقى باشد چه آيت برو در راه درمان و دوايت
كه با نامحرمانش آشنايى كه در بيم و اميدت مبتلايى
در بيت 111 فرمود در عشق به انسان كامل و وصل به او صادق باش و آنكه را منافق است از موافق جدا كن لذا در اين دو بيت مى فرمايد اگر از منافق و نامحرم نسبت به انسان كامل دور نشوى هرگز آيت و نشانه اى از عشق و عاشقى به وصال به انسان كامل در تو نيست و لذا بايد در پى درمان اين مريضى ات بر آيى . به همين دليل است كه در بيم و اميد قرار دارى وگرنه عارف بالله را كه دائما عشق به انسان كامل است نه بيم است و نه اميد كه فارغ از بيم و اميد است . بيت پايانى اين باب نيز به منزله ارتباط و پلى است كه باب هفدهم را به باب هجدهم مرتبط نمود.
تبصره : يكى از لطائفى كه در اين باب هفدهم قابل دقت بسزاست آن است كه عدد ابيات اين باب 114 است كه به عدد اسم شريف ((جامع )) است و اين نكته را در تشرف حضورى به محضر عرشى مولايم عرض كردم كه مباحث اين باب مرتبط به علم حروف و اوفاق و اعداد و تكسير و جفر بود و سخن از حروف مقطعه به عنوان محور مباحث اين باب بود و لذا ابيات اين باب هم به 114 بيت به عدد اسم شريف جامع رسيده است ؛ كه مطابق با استعداد اين بنده اش فرمود: بدين مطلب توجه نداشتم ولى چه خوش هم به عدد جامع آمده است كه بسيار شيرين پياده شده است . سپس در مورد عيون هم فرمود كه بعد از انتهاى كار وقتى به عزيزى كه پيش من آمد و برايش سخن از عيون به ميان آوردم كه در شصت و شش عين جمع شد گفت آقا چه خوش شد كه به عدد اسم ((الله )) شد كه عرض كردم من توجه نداشتم با اينكه اينهمه در اين رشته ها كار كردم ولى حق مى فرمايى كه چه خوش شد كه به عدد اسم شريف ((الله )) پياده شد، اينجا هم چه خوب شد كه به عدد اسم شريف ((جامع )) 114 بيت شده است.
منبع:جلد دوم شرح دفتر دل-شارح:استاد صمدی آملی