رسالة لقاء الله
اين رساله بسيار عزيز كه قرة العين و محبوب سلاك راه دوست و عشاق كوى يار است , در يكى از مسايل مهم و دقيق عرفانى يعنى[ ( لقاء الله] ) بحث مى كند .
حضرت استاد حفظه الله تعالى در اوايل رساله مقصد اصلى حركت و سير تكاملى انسان را لقاء الله معرفى مى كند و از غفلتى كه جمع كثيرى از مردم را در خود غرق كرده و آنان را از هدف باز داشته است مى نالد و بر آنها مشفقانه نهيب مى زند كه حرمان از حرم عشق و محبت تا كى و تا كجا رواست ؟ چرا به نواحى قدس و رياض انس سير و سفرى نداريم ؟ آيا گمان برده ايد كه بيهوده آفريده شده و مانند چهار پايان بايد يكسره به فكر خوردن و لذت بردن باشيم و از لقاء خداوند غافل بمانيم ؟حاشاكم وكلا از اين گونه گمانها .
استاد حسن زاده , بعد از تقديم مطالبى از قبيل آنچه ذكر شد , آياتى از كلام الله مجيد را در باره لقاء الله كه جمعا به 28 مورد بالغ است , نقل مى كند . آنگاه به تفسير و تبيين آنها مى پردازد . معظم له ابتدا نظر عده اى از مفسرين را كه لقاء الله را به لقاء ثواب و عقاب خداوند تفسير نموده اند مطرح و آن را مورد انتقاد قرار مى دهد و خاطر نشان مى سازد ما در تفسير لقاء الله نيازى به تقدير ثواب و عقاب و امثال ذلك نداريم بلكه لقاء الله ملاقات خود خدا جل على است , نه ملاقات ثواب و عقاب وى . البته و صد البته اين نكته بر انسان عاقل زبان فهم پوشيده نيست كه مراد به ملاقات خداوند رؤيت او با همين حاتسه بصر نمى باشد , چرا كه لا يدركه الابصار و هو يدرك الابصار و هو اللطيف الخبير , بلكه مراد به آن همان گونه كه در لسان رويات به وفور ديده مى شود , رؤيت قلبى و كشف حضورى و شهودى حق است كه براى عبد به مقدار تقرب وى به حق تعالى حاصل مى گردد .
اينكه گفته مى شود (( به مقدار تقرب وى به حق تعالى )) براى آن است كه شهود حق تعالى بالكنهه و الحقيقة و كما هو حقه , براى احدى ميسور نيست كه لا يحيطون به علما و عنت الوجوه للحى القيوم , و به قول حافظ :
عنقا شكار كس نشود دام باز چين كانجا هميشه باد بدست است دام را
كانجا هميشه باد بدست است دام را كانجا هميشه باد بدست است دام را
پس اگر براى كسى مشاهده و شهودى هست , به مقدار سعه وجودى و تقرب وى به حق است , نه مطلقا كه ما عرفناك حق معرفتك .
استاد دام ظله در مراحل بعدى رساله شواهدى را چه به نظم چه به نثر در باره مطالب مذكور , از اساطين حكمت و عرفان نقل مى كند و نكاتى را پيرامون آنها بيان مى دارد .
يكى از مطالب مهمى كه به مناسبت لقاء الله تبارك و تعالى در اين رساله به تفصيل مورد بررسى قرار گرفته است , مسئله وحدت وجود است . استاد حسن زاده دام بقائه چهار معنى را از وحدت وجود ارائه , آنگاه به تاييد يا تزييف آنها مى پردازد . و بعد از تعيين معناى مختار , آن را با ارائه و نقل مطالبى از كبار فن عرفان مشروحا بيان مى كند كه براى مزيد اطلاع بايد به اصل رساله رجوع شود .
يكى ديگر از مباحث مهم اين رساله كيفيت توفيق بين تنزيه حق تعالى از وحدة عددية و فرموده امام سجاد عليه السلام (( لك يا الهى وحدانية العدد )) است كه استاد در اين باره با نقل روايات و بررسى و تحقيق اقوال بالاخرة
چنين ابراز نظر مى كند :
[ ( همان گونه كه وحدة بدون آنكه خود عدد باشد , مبدأ اعداد است و به تكرر آن , مراتب عدديه تحقق مى يابد , وحدة حقه حقيقية نيز بدون آنكه از ديگر حقائق رنگى بخود بگيرد مبدأ آنهاست و به تكرر تجليات او ديگر حقائق متحقق مى گردند , و گويا آنچه كه در زبور آل محمد است يعنى (( لك يا الهى وحدانية العدد )) به دين سر اشاره دارد .
البته لازم به ذكر است كه استاد قبل از خاتمه رساله به جهت تناسب بحث به حقايقى از سوره توحيد اشارت نموده و در اين امر از روايات صادره از اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام و نيز از افادات عارف متأله ميرزا محمد رضا قمشه اى و افادات آخوند ملا صدرا كمك مى گيرد , و در نهايت , خاتمه را به بيان دو امر اختصاص مى دهد :
1 - نقل تعدادى اذكار و ادعيه كه از حزنه علم الهى و اصلان به لقاء الله مأثور است
2 - بيان آدابى كه طالبان لقاء الله و فائزان به آن بايد به دانها متصف باشند .
گفتنى است تأليف اين رساله در تاريخ شانزدهم ربيع المولود سال 1389 هجرى قمرى پايان پذيرفت , و به مناسبت روى آوردن بحث , در اواخر جلد نوزدهم منهاج البراعة فى شرح البلاغة درج و براى اولين بار بحليت طبع آراسته شد و بعد همراه با هفت رساله ديگر در مجموعه اى تحت عنوان (( هشت رساله عربى )) دو باره به طبع رسيد .
منبع:مرورى بر آثار و تاليفات استاد فرزانه حضرت آيت الله علامه حسن حسن زاده آملى