معناى اضلال
اگر بگويى : در بعضى از آيات و دعاها و روايات آمده است كه خدا مضل (گمراه كننده ) نيز هست ؛ مانند من يشاء الله يضلله و من يشا يجعله على صراط مستقيم يا فان الله يضل من يشاء و يهدى من يشاء پس اين ، چگونه با سخنان قبلى سازگار است ؟
در جواب مى گوييم : اضلال يعنى اين كه كسى را از روى هواهاى نفسانى و اغراض شخصى كينه و حسدى كه در خوددارى از راه منحرف كرده ، به او آسيب رسانى ، تا با گمراه نمودنش بر او غلبه و برترى يابى و مخفى نيست كه اسناد اضلال به خداى متعال ، عقلا قبيح است ؛ زيرا عقل اين را اجازه نمى دهد؛ پس نسبت دادن اضلال به خداوند تعالى به معنايى حقيقى نبوده ، بلكه بايد سبب و علتى ديگر داشته باشد.
پس بايد گفت : شك نيست كه خدا، هر كس را بخواهد گمراه مى كند، و به ضلالت مى كشاند و در اين سرى نهفته است كه با مثال روشن مى شود و مثال ، عبارات از اين است كه : اگر تو فرزندانى داشته باشى و هيچ دستور و فرمانى به آنان نداده باشى ، نمى تواند گفت : كه فلانى از پدرش اطاعت كرده است و فلانى نافرمانى .
ولى هنگامى كه به آنان دستورى دادى كه خيرشان در آن نهفته است و بعضى از فرزندان آن را پذيرفتند، در اين صورت مى توان به گروه اول مطيع و به گروه دوم ، عاصى گفت .
از آن جا كه اين فرمان محتوى مصلحت و هدايت آنان است ، پس تو آن ، گروه اول را هدايت و ارشاد كرده اى و از آن جايى كه گروه دوم به خود ظلم كرده ، دستور را ناديده گرفته اند، مى توان گفت كه تو گروه اول را هدايت كرده اى و گروه دوم را گمراه . به اين معنى كه اگر تو اين دستور را وضع نكرده بودى ، هدايت و گمراهى از يكديگر متمايز نمى شد.
چه قبل از نشان دادن راه نمى توان گفت فلانى هدايت يافت و ديگرى گمراه شد. در حقيقت گروه دوم از انجام دستور و فرمان تو دور شده ، گمراه گرديده اند. پس ، تو را با توجه به اين معناى دقيق و لطيف مى توان مضل و گمراه كننده دانست .
چون معناى مثال را دريافتى ، جواب را نيز خواهى يافت و آن عبارت است از اين كه : اگر ارسال رسل و انزال كتب نبود، ناپاك و خبيث از پاك و طيب تميز داده نمى شد، و صحيح نبود كه گفته شود: فلانى به راه راست هدايت شده ، به رستگارى رسيد و ديگرى گمراه شد و عصيان كرد و بد بخت شد.
از آنجا كه دستور، همان قرآن است و قرآن ، راه و معيار و ميزان ، و خداوند متعال آن را براى هدايت بندگانش نازل كرده است و هر كس تكبر ورزد و از دستورات آن سرپيچى كند، گمراه شده و به خود ستم كرده است ، پس بر اساس همين معنا گفته مى شود كه خدا او را گمراه كرده است و يا خداوند، مضل و گمراه كننده است . مگر نمى بينى كه هميشه اضلال به ظالمان و خاسران و كافران و امثال آنان اضافه مى شود مانند آيات زير:
(( و يضل الله الظالمين ؛ خدا ظالمان را گمراه مى كند )) و (( و من يضلل فاولئك هم الخاسرون ؛ كسانى كه گمراه مى شوند خاسر و زيانكارند )) و (( كذلك يضل الله الكافرين ؛ همين گونه خدا كافران را گمراه مى كند )) و آيات ديگر. پس معنا را درياب و غنيمت شمار.
منبع:لقاء الله ، ص 56