اقسام و مراتب قرائت
آيات قرآنى روزنه ها و درها و معبرها و عالمها براى اشخاص اند، تا بينش ها در چه پايه، و خواننده ها در چه حدى بوده باشد. به عبارت ديگر اين كتاب الهى معراج انسان يعنى وسيله عروج انسان است كه آيات آن به منزله درجات اين معراجند و پايه هاى اين نردبان اند.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به فرزندش ابن حنيفه وصيت فرموده است كه و عليك بتلاوة القرآن والعمل به واعلم ان درجات الجنة على عدد آيات القرآن فاذاكان يوم القيامة يقال لقارى القرآن اقرأ وارق.
امام فرمود: درجات بهشت بر عدد آيات قرآنند، پس چون روز قيامت شود به قارى قرآن گفته مى شود بخوان و بالا برو. اين قرائت را مراتب است. يك مرتبه آن قرائت لفظى است كه همين قرائت در عالم ماده و نشأه عنصرى است كه با حلق و زبان و دهان و لپ انجام مى دهيم، و يك مرتبه آن در عالم خواب است كه مثال همين قرائت اينجا است ولى كارى به جنبيدن لب و زبان اينجائى ندارد به قول حكيم ابوالقاسم فردوسى:
مگر خواب را بيهده نشمرى
يكى بهره دانش ز پيغمبرى
و پس از آنكه بكلى از اين كالبد انقطاع حاصل شد، قرائت به نحو ديگر خواهد بود تا جايى كه خداوند متعال قرائت مى نمايد فاذا قرأناه فاتبع قرآنه، قرائت خداوند به چه معنى است؟
خداوند خودش را ذاكر و ثناگوى خود خواند، مقصود از اين ذكر و ثنا چيست و به چه نحوه است. در عالم مفارقات كه عالم بى ماده و بى دهان و بى زبان است قرائت به چه معنى است؟ آيا دهان ها و زبانها مطابق عوالم متفاوت اند؟ آيا بدنها در طول يكديگرند و تفاوت بين بدن هاى اين نشأه و بدن هاى آن نشأه به نقص و كمال است كه بدن هاى حكايت از يكديگر مى كنند و قرائت ها و زبانها هم حكايت از هم مى كنند و بين آنها محاكات است چنانكه عوالم از يكديگر حكايت مى نمايند. به قول ميرفندرسكى:
چرخ با اين اختران نغز و خوش و زيباستى
صورتى در زير دارد آنچه در بالاستى
منبع: ولایت تکوینی