اصلا تعلق با تعقل جمع نمى شود.
تعلق و تعقل!
چنين در خاطر دارم كه صدرالمتالهين در تفسير سوره مبارك يس و يا در تفسير ديگر مى فرمايد كه شخصى را مى شناسم كه حدت ذهنى بسزا داشت و از هوش و بينش سرشارى برخوردار بود، كليات و مرسلات را خيلى خوب ادراك مى كرد، اما براى او رهزنى پيش آمد كه برگشت و بدين سوى منعطف شد و دل به امور مادى خوش كرد كه تا آنچنان تعلقات به ماديات هوش و بينائى و صفا و بى رنگى را از او گرفت كه از ادراك معانى و حقائق كليه باز مانده بود و قادر به ادراك آنها نبود.
اصلا تعلق با تعقل جمع نمى شود.
غلام همت آنم كه زير چرخ كبود
زهر چه رنگ تعلق پذيرد آزاد است
انسان بايد با دو جناح ملكوتى و لاهوتى خود كه دو بال قوه نظرى و قوه عملى اويند از حضيض ناسوت به اوج عالم قدس پرواز كند. به قول متأله سبزوارى:
يبدو جناحا العقل عن لاهوت
ياوى لاوج القدس من ناسوت
ولى تعلقات به امور مادى مانع اين طيران مىگردند، يعنى مانع رسيدن انسان از قوه به فعليت و از نقص به كمال مى شوند. و هر آنچه رهزن انسان در راه استكمال وجودى او مى شود آن بت اوست.
حضرت امام جعفر صادق عليه السلام فرمود:
هر آنچه تو را از خدايت باز مى دارد آن بت تو است.
منبع: ولایت تکوینی