از مقالت بلند عارف جناب شیروانی از کتاب حدائق السیاحه تبرک بجوییم
از مقالت بلند عارف جناب شیروانی از کتاب حدائق السیاحه تبرک بجوییم.منت خدای را که فقیر را همچون آفتاب روشن شده است که کیمیاگر از اجزای متفرقه اکسیری ساخته بر نقره طرح میکند و آن نقره را طلای احمر می گرداند. حال آنکه نقره در اندک زمان پوسیده و ناچیزمی شود. و طلا برعکس آن چندین هزار سال باقی و برقرار و بر یک حال و منوال است و نابود نمی شود.
پس اگر ولی خدا مانند آن کیمیاگر از اکسیر التفات و توجه خویش ، بدن خود را همرنگ روح گرداند و باقی و دایم سازد بدیع و بعید نباشد بلکه بر خلاف آن عجب باشد.
آنان که منکر وجود ذی وجود آن حضرت اند و لفظ مهدی و صاحب الزمان را تاویل می کنند ، از کوردلی ایشان است و الا به اندک شعور چه جای انکار است؟ " والله یهدی من یشاء الی صراط المستقیم "
اگر دل که عرش رحمان است به سوی آسمان حقیقت دهن باز کند و خواهان شروق نور حق شود، البته خداوند فیاض دهن باز را بی روزی نمی گذارد.کوتاهی و قصور از این سوست نه از آن سو. به تعبیر باقرالعلوم - علیه السلام - قلب منکوس است که دل سرنگون است. چون کاسه ی وارونه است که دهن آن به سوی زمین و پشت آن به سوی آسمان است. باران که ببارد قطره ای از آن نصیب چنین کاسه ای نمی شود. ظرف دیگر دهن آن به سوی آسمان باز است و به اندازه ی گنجایش خود از آب باران بهره می گیرد.دل ها با باران رحمت رحیمیه این چنین اند.
منبع : نامه ها و برنامه ها