نمازگزار چون وضو ساخت و به نماز ایستاد ...
نمازگزار چون وضو ساخت و به نماز ایستاد در آغاز اذان چهار تکبیر دارد و در اقامه نیز چهار تکبیر. دو در آغاز و دو در انجام. توحید را به اعتبار مراتب وجود سه مرتبه است:
اول توحید عام است و آن را توحید تصدیقی گویند که عوام تصدیق کرده اند که آفریدگار یک است و یگانه است ، الخ.
توحید ثانی توحید اهل استدلال است که علما به دلیل عقلی بعد از ایمان انواع علوم را با یکدیگر تطبیق و توفیق دهند و به معارضه و مجادله ی مقدمات نقلیه و برهانات عقلیه اثبات کنند که صانع عالم جز یکی نمی باشد، الخ.
اما مرتبه سوم که توحید اهل کشف است و این آن است که سالکان بعد از توحید اول و ثانی به تحلیه مشغول گردند و در لقمات احتیاط به جای آرند و ترک لذات و شهوات نفسانی بگویند و روی از شهادت آفاق و انفس بگردانند. و متوجه غیب آفاق و انفس گردند و چهار تکبیر بر سر شش جهت عالم گویند و خلوت و عزلت و دوام و طهارت و مواظبت ذکر را شعار خود سازند. چندان که آبگینه ی وجود ایشان از غبار کثافت پاک گردد و عکس پذیر شود و نقوش اسرار ملک و ملکوت در آن ظاهر گردد و ندای " و اذا شئنا بدلنا امثالهم تبدیلا " در رسد ، و خطاب " قل جاء الحق و زهق الباطل " در ملکوت اندازند و از ملکوت اسفل به ملکوت اعلی ترقی نمایند.
پس به عین الیقین معنی این آیت را ببینند که " سبحان الذی بیده ملکوت کل شیء و الیه ترجعون "و سر عرف ربه او را روی نماید.چهار تکبیر بر سر شش جهت عالم گویند.چهار تکبیر در لسان اهل الله اشارت به یکی از مطالب عرفانی دارد .اهل کشف و شهود اعنی سلسله ی جلیله ی عارفان بالله از چهار تکبیر چهار مرحله ی سیر و سلوک سالک را اراده کنند. که آن را چهار مرحله ی فنا نیز گویند. عارف در سیر استکمالی خود کم کم به جایی می رسد که همه ی پرده ی پندار از پیش چشم توحید او کنار می رود. در این مقام در اثبات ما سوی دلیلی میخواد نه در اثبات واجب.
دولت اسمای کبریای " هو الاول و الاخر والظاهر والباطن"در انسان العین معرفتش به منصه ی ظهور می رسد و سلطان عزت علم در می کشد که جهان سر به جیب عدم فرو می برد.
حال به نور ایمان و ایقان بالعیان میباید که : لا اله الا الله وحده وحده وحده. به توحید ذات و صفات و افعال می رسد. این مراحل سه گانه را مراحل فنا نیز گویند. بعد از آن فنای در فنا نیز مرحله ای است.
گاه از این مراحل چهارگانه تعبیر به اسفار اربعه می کنند. مرحوم دارابی : "وضو ساختن از لوث انانیت بالمره پاک شدن است و چهار تکبیر عبارت از چهار فناست که فنای آثاری و فنای افعالی و فنای صفاتی و فنای ذاتی می باشد. فنای آثاری این است که سالک آثار همه موجودات را در آثار وجود حقیقی محو و مضمحل ببیند چنان که به غیر آثار او آثاری نبیند. علی هذا القیاس فنای افعالی و صفاتی و ذاتی. می فرماید که من همان دم که از کدورات و شوائب هستی و انانیت و ظلمات غواشی جسمانیت برآمدم، این مراتب چهارگانه که به منزله ی اسفار اربعه است ، برای من حاصل شد و تفصیل این مراتب را لسان الغیب در غزل دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند تا آخر فرموده است."
ماسوای موهوم را به منزله ی مرده ای پنداشتند و آن را ترک گفته اند تا به حی بالذات بلکه به حیات محض رسیدند و آنچه را مرده باید پنداشت چنان که گفتیم پرده های پندار است نه مرتبه ای از اعیان وجودات و شانی از شئون هستی. زیرا اعیان وجودات همه شئون ذاتیه حقند.
منبع: نامه ها و برنامه ها