اشاره
نوشتار حاضر مروری بر رساله عرفانی معنوی «فصّ حکمة عصمتیّة فی کلمةٍ فاطمیّه» اثر استاد حسن حسن زاده آملی است که به وزان و روش فصوص الحکم ابن عربی و به منظور تتمّه و تکمیل آن به رشته تحریر درآمده است. این رساله 22 موضوع را شامل می شود که حضرت استاد آن را در 19 فصل شرح کرده اند...........
اشاره
نوشتار حاضر مروری بر رساله عرفانی معنوی «فصّ حکمة عصمتیّة فی کلمةٍ فاطمیّه» اثر استاد حسن حسن زاده آملی است که به وزان و روش فصوص الحکم ابن عربی و به منظور تتمّه و تکمیل آن به رشته تحریر درآمده است. این رساله 22 موضوع را شامل می شود که حضرت استاد آن را در 19 فصل شرح کرده اند.
در رساله یاد شده با روش ترکیبی عقل، نقل و کشف (برهان، عرفان و قرآن)، به ابعاد و زوایای شخصیت اسرارآمیز و در عین حال، همه جانبه انسان کامل و معصومی همچون فاطمه زهرا علیهاالسلام ، که بنیه محمّدی صلی الله علیه و آله و بقیّه نبوّت و رسالت حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و مظهر تام لیلة القدر و «امّ ابیها» و «امّ الائمه» و کوثر آفرینش است، پرداخته شده است.
مقدّمه
حضرت آیة اللّه علاّمه حسن حسن زاده آملی، حکیم متألّه، عالم ربّانی، عارف صمدانی، صاحب مقامات بلند علمی و فتوحات غیبی و عملی، که دریایی از حکمت عقلی و شهودی و مصداق بارز وحدت برهان، عرفان و قرآن و علاّمه ذوفنون است و در فقه، فلسفه، اخلاق، عرفان، حکمت دینی، کلام، ریاضیات، نجوم، ادبیات عربی و فارسی، طبیعیات، طب قدیم، علوم غریبه و باطنی صاحب کتب، رسائل تعلیقه، تصحیح، شرح و تألیفات متنوّع و فراوانی است، یادآور حکیمان جامعی همچون فارابی، بوعلی، خواجه نصیرالدین طوسی، سیدحیدر آملی، صدرالمتألّهین شیرازی، علاّمه میرزا ابوالحسن شعرانی، علاّمه سیدمحمّدحسین طباطبائی رحمه الله و آیینه وجودی شخصیت جامع الابعاد آن شاگردان مکتب قرآن و عترت طاهره علیهم السلام است، ضمن شرح کتب قیّم عرفانی، از جمله فصوص الحکم محیی الدین بن عربی و تعلیقه بر برخی شروح مربوط به آن کتاب معرفتی، همچون تصحیح و شرح فصوص الحکم خوارزمی، از منظر درک و درد عمیق دینی و انگیزه، اندیشه، بینش و گرایش ولایی خود مرقوم داشته اند: «عرفان بی ولایت چنان است که گویی عقل بی درایت.»(2) از این رو، به نوشتن «صحیفه نور»(3) موسوم به فصّ حکمة عصمتیّة فی کلمةٍ فاطمیّه اهتمام ورزیده و آن را به عنوان تتمّة و فصّ بیست و هشتم فصوص شیخ اکبر قرار داده اند(4) که در حقیقت، نور و فروغ ویژه ای بر فصوص الحکم تابانده و خورشید ولایت را از شرق حکمت و معرفت فصوص ابن عربی طالع گردانده و خلأ بسیار عمیقِ آن را پر کرده و پوشانده اند و این «رزق کریم» و روزی معنوی «مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِب» (طلاق: 3) را فراروی عقول و قلوب پاک و جان های شیفته و تشنه اصحاب حکمت و ارباب معرفت و دردمندان ولایت و رندان تشنه لب قرار داده تا ولایت شناسی و ولی شناسی صورت دیگری به خود بگیرد و از سرشت و شاکله یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله و مصداق بارز لیلة القدر، قرآن ناطق، کلمه تامّه الهیّه، صراط مستقیم، وجه رب، اسم اعظم الهی، خلیفه خدا، صاحب ولایت الهیّه، حبل متین و عروه وثیق الهی، صاحب نبوّت تعریفی و وحی تسدیری و مقامات حیرت انگیز و رازمند و فرازمند علمی و عملی انسان کامل و مکمّل همچون صدیقه طاهره، فاطمه زهرا علیهاالسلام در این رساله قیّم و غنی سخن سدید و قول ثقیل و ثمین به میان آورد و گوشه های ناگفته و ناشناخته ای از سیمای سینایی و دلربای پاره تن و میوه دل خاتم الانبیاء، عقل کل و هادی سُبُل «وَدَاعِیا إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجا مُّنِیرا»(احزاب: 46) را متجلّی سازد که طیّ چند قسمت عرضه می داریم:
انگیزه و خاستگاه تألیف رساله
استاد خود در تبیین انگیزه شان مرقوم داشته اند: این علق نفیس به نام فصّ حکمة عصمتیّة فی کلمةٍ فاطمیّه به عنوان مستدرک و متمّم کتاب مستطاب فصوص الحکم شیخ اکبر محیی الدین طائی حاتمی را در 22 فصل به رشته تحریر درآورده و آن گاه آن را در نوزده فصل شرح کرده ام.(5) و آن را با هدف تبیین، تحلیل و توصیف مقامات معرفتی معنویتی ریحانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر اساس آیات، روایات و نقل کلمات حضرت زهرا علیهاالسلام آن هم بخشی از منقبت های آن جناب نوشته ام.(6)
ایشان در انگیزه و وجه تسمیه رساله یاد شده مرقوم نگاشته اند: انگیزه من بر تدوین این صحیفه مکرّمه، القائی سبّوحی بود که روزی بر یکی از شاگردان ما شد. وی که حایز منقبت علم و عمل است، هنگامی که تدریس ما در کتاب فصوص الحکم شیخ اکبر به «فص عیسوی» رسید، در یک توجه روحانی، عنوان این صحیفه نوری به این عبارت «فصُّ حکمةٍ عصمتیّةٍ فی کلمةٍ فاطمیةٍ» از قلبش بر زبانش جاری شد. از این عنوان خیلی خوشم آمد، در روع من دمیده شد و در بیان آن مطالبی را القا کردیم که آن را به شما هدیه کردیم و آن را در بیان این فص نگاشتیم، و این را تتمه فصوص الحکم قرار دادیم.(7)
استاد سپس نوشته اند: فصوص الحکم ابن عربی مشتمل بر 27 فصّ است و هر فصّ آن به نام یکی از انسان های کامل، که از آن به «کلمه» تعبیر شده و در هر فصّ، سلطان و محور بحثْ یکی از امّهات مسائل مهم قرآنی و اصول معارف اصیل عرفانی انسان ساز است؛ مثلاً، در «فصّ آدمی» از وجوب خلیفة اللّه و انسان کامل و در «فصّ شیثی» از عطایا و منح و هبات، در «فصّ اسماعیلی» از خلود عذاب و اقسام جنّت و نار و احوال نفوس در برازخ و قیامت، در «فصّ یعقوبی» از دین، در «فصّ یوسفی» از نوم و خیال و تمثّل و عالم مثال و در «فصّ محمّدی» از فردیت، نام 25 نفر از پیغمبران مذکور در قرآن آمده است، غیر از یسع و ذوالکفل که در قرآن آمده و فصوص ابن عربی از آن ها نامی نبرده، و به چهار شخص دیگر که عبارتند از: شیث، عزیر، لقمان و خالد نیز فصّی از فصوص اختصاص یافته است.(8)
ایشان آن گاه نوشته اند: در دوره های تعلیم و تدریس فصوص الحکم، همواره این خاطره به من روی می آورد که چرا در این کتاب، فصّی به نام یکی از زنان نادره دوران مانند مظهر ایمان و احسن منازل قرآن، حضرت عصمة الله الکبری فاطمه بنت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله ، و یا حضرت مریم بنت عمران علیه السلام منصوص در چند آیت قرآن اختصاص نیافته و آن را از آدم تا خاتم در 27 فصّ، فقط به مردان اختصاص داده است؟! و چرا تأسّی به قرآن کریم نشده است که خداوند سبحان در مورد انبیا، تنی چند از پیامبران را نام برده و پس از آن فرموده است: «وَالَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهَا مِن رُّوحِنَا» (انبیاء: 91)، علاوه بر اینکه یک سوره قرآن کریم به نام حضرت مریم است که سوره «کهیعص» است؟ ...(9) پس انگیزه های تدوین رساله و صحیفه نوری یاد شده عبارتند از:
1. تتمیم و تکمیل فصوص الحکم ابن عربی از 27 فصّ به 28 فصّ، آن هم به نام انسان کامل و مظهر ایمان و احسن منازل قرآن فاطمه زهرا علیهاالسلام .
2. تبیین مقامات ناشناخته، ناگفته و نانوشته فاطمه زهرا علیهاالسلام و شرح آن بر اساس آیات قرآن کریم و احادیث و روایات منقول از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و بیانات خود حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام .
خاستگاه تدوین رساله توجه قرآن کریم در طرح شخصیت حضرت مریم علیهاالسلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام و دغدغه های درونی و ولائی استاد علاّمه و القای قدسی و بارقه ملکوتی «فصّ حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیّه» به یکی از شاگردان و اوتاد حلقه درس و بحث دوره تدریس فصوص الحکم ایشان در آمل بوده است(10) که آن را برای کنگره بین المللی تجلیل و تکریم از عصمة الله الکبری صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیهاالسلام تدوین کردند که به امر حضرت آیة الله خامنه ای کبیر متّع الله الاسلام والمسلمین بطول بقائه الشریف برگزار شد و آن را به آن رهبر عظیم الشأن، که ایشان را مصداق بارز «نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء» (انعام: 83) دانسته اند، اهدا کردند.(11)
فصول و محتوای رساله (موضوع شناسی رساله)
چنان که استاد مرقوم داشته اند، این رساله در 22 موضوع به رشته تحریر درآمده(12) که حضرت علاّمه خود آن را در نوزده فصل شرح کرده اند.(13) این کتاب ابتدا برای «کنگره بین المللی تجلیل و تکریم از شخصیت فاطمه زهرا علیهاالسلام » ارسال و سپس به صورت های گوناگون منتشر شده است.(14) اینک موضوعات رساله نوریه:
1. مظهر عقل کل علی علیه السلام ، و مظهر نفس کل فاطمة زهرا علیهاالسلام ؛(15)
2. سریان و جریان نکاح در مراتب وجود به محور «حرکت قدسی حبّی» که نکاح پنج نوع بوده و موجب پیدایش عوالم معنوی، روحی، نفسی و مثالی و حسّی با همه اختلاف صوری که دارند، شده است که به صورت ذیل می باشد:
الف. نکاح اول: توجه ذاتی الهی از حیث اسماء، نخستین اصلی است که مفتاح غیب هویّت الهی و حضرت کونی می باشد؛
ب. نکاح دوم: نکاح اجتماع اسمائی برای ایجاد ارواح؛ یعنی عالم عقول مفارق و صور آن ها در نفس رحمانی؛
ج. نکاح سوم: اجتماع ارواح نوری برای ایجاد عالم اجساد طبیعی و عنصری؛
د. نکاح چهارم: نکاح اجتماعات دیگر است که منبع مواریث ثلاث معدن و نبات و حیوان و لواحق آن هاست.
ه . نکاح پنجم: مختص کون جامع یعنی «انسان کامل» می باشد که مجمع دو دریای «غیب» و «شهادت» است.(16)
3. عین و علم مبتنی بر تثلیث اند و پیدایش هر یک از آن ها مبتنی بر نکاح ساری در وجود.(17)
4. انسان کامل ثمره شجره وجود است؛(18) یعنی انسان کامل غایت دو حرکت ایجادی و وجودی است.
5. انسان کامل اگر مرد باشد مظهر و صورت عقل کل است، و اگر زن باشد مظهر، و صورت نفس کل و سخن او «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ» (الرحمن: 19) و حدیث نبوی «اُمّ ابیها»(19) بر همین روال و مدار حقیقی و تفسیر انفسی قابل فهم و ادراک است.(20)
6. در مکانت و منزلت رَحِم و صله رَحِم، که «رَحِم» مشتق از اسم اعظم الهی «الرحمن» است که تعیّن روح انسانی و صورت مظهر اتمّ الهی در این کارخانه محیّرالعقول پدید می آید.(21)
7. عصمت فاطمه علیهاالسلام دختر خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله ؛(22)
8. چون فاطمه زهرا علیهاالسلام صاحب عصمت بود، کفو او نیز باید صاحب عصمت باشد؛ چه اینکه نکاح بر کفائت است و مرد غیرمعصوم را بر زن صاحب عصمت راهی نیست.(23)
9. آل عبا و اصحاب کسا علیهم السلام ناظر به آیه مباهله قرآن کریم هستند و آیه مباهله بر تفصیل فاطمه معصومه علیهاالسلام (اُمّ ابیها و اُمّ الائمه) بر همه زنان عالم دارد.(24)
10. هر یک از پنج تن آل عبا علیه السلام خامس اصحاب کسا هستند.(25)
11. مصادیقی از خمس و مراتب آن که از دایره ابجدی و دلالت بر دو قوس نزول و صعود حضرات خمس از لاهوت، جبروت، ملکوت، کون جامع و انواع قیامت و ساعت که شامل هر آن و ساعت، موت طبیعی، موت ارادی، موت موعود و قیامت کبراست که برای عارفان موحّد از فناء فی الله و بقاء بالله حاصل می شود، تا عرش های پنج گانه: عرش حیات، عرش هویّت، عرش رحمانیت، عرش عظیم، و عرش کریم و مجید، و انواع پنج گانه قلب نفسی حقیقی متولّد از مشیمه جمیعت نفس، قلب متولّد از مشیمه روح، قلب قابل تجلّی وجودیِ باطنی، قلب جامع مسخّر بین حضرتین حضرتین دو اسم ظاهر و باطن و قلب احدی جمعی که قلب احدی جمعی محمّدی است، تا حقایق پنج گانه و قیام صدیقه طاهره در «حدیث کساء» را در این فصل مورد بحث تفصیلی قرار داده اند.
12. حضرت فاطمه مصعومه علیهاالسلام «لیلة القدر» و «یوم الله» است، و از منازل سیر حبّی وجودی در قوس نزولی، به «لیل و لیالی» و در قوس صعودی، به «یوم و ایّام» تعبیر می کنند و به همین دلیل، حضرت زهرا علیهاالسلام ، هم «لیلة القدر» است و هم «یوم الله» و یازده قرآن ناطق از این لیلة القدر فرود آمده و آن جناب امّ الائمّه است؛ چنان که انسان کامل کتاب الله و حضرت فاطمه علیهاالسلام «امّ الکتاب».(26)
13. در بیان مراتب لیلة القدر است که لیلة القدر بنیه انسان کامل و سینه خاتم است و قرآن در آن و به سوی آن فرود آمد و قابل و حامل آن است.(27)
14. بیان «قرآن انزالی» و «قرآن تنزیلی» و تفسیر انفسی قرآن کریم و اینکه فاطمه علیهاالسلام قرآن شناس و مفسّر قرآن است.(28)
15. خلق را یارای ادراک مقام علمی و عملی فاطمه زهرا علیهاالسلام نیست و معرفت به کنه شخصیت فاطمه علیهاالسلام میسور احدی نمی باشد که آن انسان کامل را باید انسان کامل بشناسد و بشناساند.(29)
16. انسان کامل کون جامع و صاحب مقام قلب است؛ چه اینکه غیب بر وی تجلّی نماید و سرّ بر وی کشف شود و حقایق امور بر او ظهور کنند و متحقق گردند؛ زیرا مرتبه قلبی ولادت دوم است و فاطمه زهرا علیهاالسلام درّه توحید، ودیعه مصطفی، لیلة القدر، یوم الله و صاحب قلب است.(30)
17. فاطمه زهرا علیهاالسلام کون جامع و اسمی از اسماء الهی و کلمه ای از کلمات علیای خداوند و عقیله رسالت است.
18. فاطمه علیهاالسلام از زمره آل پیامبر و اهل بیت و از ذوی القربی علیهم السلام است که جایگاه سرّ و صندوق دانش و ملجأ حکم و کهف های کتاب خدا و کوه های دین حق اند و اساس دین و استوانه یقین و واجد ویژگی های حق ولایت.
19. فاطمه علیهاالسلام صاحب مقام نبوّت تعریفی، مقامی، استعدادی و شأنی و وحی انبائی است. پس صاحب علم لدنّی و اسرار الهی و معرفت ناب و حکمت موهوب و افاضه ها و از واصلان به مقام «احسان» می باشد که مقام کشف، شهود و عیان است. «احسان» دارای مراتب سه گانه است، از نظر به موجودات بر افق رحمت و شفقت و احسان به هر چیزی، تا عبادت به حضور تام که گویا عابد پروردگارش را مشاهده می نماید، و تا مرتبه سوم که رفع کَاَنَّ است؛ به این معنا که او را می بیند و می پرستد.
20. انسان اعتلایافته و نفس ناطقه ای که مستعد شده باشد در حدّ سعه وجودی اش حقایق ملک و ملکوت در او متمثل می گردند.
21. وحی الهی دارای مراتب متفاوتی است که فاطمه زهرا علیهاالسلام صاحب وحی تعریفی و انبائی است و اخبار جبرئیل به حضرت زهرا علیهاالسلام و محدّثه بودن آن جناب امری مبرهن و مطابق با شأن و شاکله استعلا یافته و به فعلیت رسیده آن حضرت می باشد.(31)
22. در اتحاد علم و عالم و معلوم و انسان قرآنی و درجات جنّت است که موضوع اول «فصّ حکمةٍ عصمتیّةٍ فی کلمةٍ فاطمیّة» در خلق ازواج، و موضوع پایانی آن در بیان گوهر علم است که نور نفس ناطقه انسانی و امام عمل می باشد و علم و عمل جوهر انسان سازند و انسان تعالی یافته و کامل به علم و عمل مزیّن و خود، عین علم و عمل است و درجات قرآنی در وجود او پیاده شده اند و او به جنّت ذات، جنّت وصال و قرب و لقا راه یافته است. و حضرت فاطمه علیهاالسلام راه یافته به مقام جنّت ذات و دیدار محبوب و لقای ربّ است و خود، وجه رب و مظهر اسماء جمال و جلال الهی و قرآن ناطق.(32)
مقامات صدیقه طاهره علیهاالسلام در «فصّ فاطمیه»
استاد علاّمه در رساله قدسیه نوریه و صحیفه مطهّره و مکرّمه موسوم به فصّ حکمةٍ عصمتیّةٍ فی کلمةٍ فاطمیّه، آفاق گسترده و نوینی از شاکله و شخصیت صدیقه طاهره علیهاالسلام گشوده اند که مستند و مستفید از آیات قرآن و تفسیر انفسی و تأویل کتاب قویم الهی و احادیث و روایات صادر شده از زبان صدق حضرت معصوم علیه السلام است و برگرفته از منشآت وجودی حضرت زهرا علیهاالسلام در قالب خطبه ها، ادعیه، نیایش ها و احادیث، و ما از باب تلخیص و استخراج و اصطیاد رموز اسرار و اشارات صحیفه یاد شده، به گوهرها و جواهر اوصاف وجودی و نعوت ذاتی فاطمه زهرا علیهاالسلام می پردازیم که عبارتند از:(33)
1. انسان کامل، خلیفه الهی و حجت بالغه حقّ؛
2. مظهر نفس کل که دربردارنده ملک و ملکوت، غیب و شهادت و قوس نزول و صعود هستی است.
3. میوه درخت وجود است که غایت حرکت ایجادی و وجودی می باشد. پس او شجره طیّبه ای است در هر زمان و مکان، میوه های شیرین و دل نشینی دارد و مایه برکت و خیر کثیر، بلکه «کوثر» است.
4. حقیقت امّ الکتاب و مصداق «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَان»(الرحمن: 19) است.
5. مطلع انوار علوی، مشکات ولایت و وعاء معرفت است.
6. ام الائمّه و امّ ابیهاست.
7. صاحب عصمت کبراست؛ جوهر قدسی و صاحب قوّت نوریه ملکوتی.
8. دارای همسری است معصوم، انسان کامل، صاحب مقام ولایت کلّیه و امامت حقیقیه و حجت تام و کامل حق و نقش رسول خدا صلی الله علیه و آله ، و اگر علی علیه السلام نبود کفوی برای فاطمه علیهاالسلام نبود.
9. مصداق آیاتی همچون مباهله، تطهیر، مودّت، هل اتی و مقرّبین است.
10. مقصود هستی و غایت آفرینش است که هستی و آفرینش به طفیل وجود او ظهور یافت.
11. «لیلة القدر» و «یوم الله» و جامع جمیع حقایق وجودی و کمالی است.
12. قرآن ناطق، مفسّر حقیقی قرآن و از مصادیق اتمّ و اجمل راسخان در علم و تأویل شناسان است.
13. بنیه و سینه رسول خدا صلی الله علیه و آله ، پاره تن و میوه دل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است.
14. فاطمه علیهاالسلام ذات و مقامات معرفتی معنویتی دارد که غیر از انسان کامل کسی را یارای شناخت و ادراک حقایق نوری و قدسی وجود آن گوهر آفرینش و کوثر هستی نیست.
15. صاحب قیام ولایت الهیّه و نبوّت مقامیه و تعریفیه است.
16. کلمه تامّه حق، وجه رب، صراط مستقیم الهی و حبل متین خدای سبحان است.
17. مظهر جامع اسماء حسنای حق و جامع اسماء جمال و جلال خدای سبحان است.
18. صاحب قلب و مقام «احسان» و شهود ربّ است.
19. جامع قرآن انزالی و تنزیلی است.
20. صاحب معرفت ناب، حکمت زلال و علوم لدنّی و افاضی الهی است.
21. محدَّثه و محدِّثه است.
22. سیده نساء عالمین از اولین تا آخرین است.
23. صاحب وحی انبائی و سدیدی و مخاطب جبرئیل امین علیه السلام و صاحب صحیفه فاطمیّه است که علم ما کان، ما یکون و هو کائن در آن درج شده و اینک در دست با کفایت بقیة الله الاعظم (عج) است.
24. مخاطب به خطاب «یا ایّتها النفسُ المطئنّة ...» (فجر: 3031) و دارای مقام جنّت ذات و لقای ربّ و وصال محبوب است.
25. مظهر علم و عمل الهی و ایمان و عمل صالح و اسوه کمال وجودی در ساحت علمی و عینی است.
26. اساس دین، عماد یقین، کهف قرآن کریم و موضع سرّ الهی و دارنده خصایص حقّ ولایت است.
27. محور آل کسا و خامس آل عباست.
28. ودیعه رسول خدا صلی الله علیه و آله و انسیه حورا است.
29. عالم به غیب سماوات و ارض و ملک و ملکوت است.
30. بدان دلیل «فاطمه» نامیده شد که خلق از ادراک و معرفت ذات و هویّتش محرومند و فرمود: «اِنّما سُمّیت فاطمة لانَّ الخلقَ فُطِموا عَن معرفتِها.»(34) پس: الفاطمةُ ما الفاطمةُ و ما ادریکَ ما الفاطمةُ؟!
نتیجه گیری
رساله قدسیه و نوریه فصّ حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیّه با هدف تتمیم فصوص الحکم شیخ اکبر و انگیزه تبیین ابعاد وجودی و شخصیت حقیقی صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیهاالسلام و مقامات بلند و رفیع علمی و عملی آن یادگار و ودیعه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به رشته تحریر درآمده است تا آفاق جدید و فصولی نوین در جهت تأمّل، تدقیق و تحقیق درباره فاطمه زهرا علیهاالسلام بازگشاید و راه استکمال و ولایت را در مقام قرب الی اللّه و لقاء رب نشان دهد و اوصاف ناگفته و ویژگی های نانوشته ای از لایه های باطن حضرت را متجلّی سازد.
1 دکترای عرفان اسلامی و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج.
2. حسن حسن زاده آملی، شرح فصوص الحکم خوارزمی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1377، پاورقی ص 22.
3. همان، تهران، سروش، 1376، تقدیم نامه ابتدای رساله «فص فاطمیه» ص 7.
4. همو، هزار و یک کلمه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1379، ج 4، کلمه 400، ص 500.
5. همو، شرح فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیه، چ سوم، قم، طوبی، 1382، ص 5.
6. همان، تهران، سروش، 1377، ص 28 29 و ص 31 32، چاپ اول و نیز: همان، با ترجمه محمدحسن نایبی، قیام، 1378.
7. همان، ص 5556 و ص 7879. در شرح فص حکمة عصمتیّة فی کلمةٍ فاطمیه، ص 10 محل تدریس «فصوص» را آمل و نام شاگرد سلوکی و علمی شان را جناب خواجه ابوسعید حاج آقا رضاولائی نام برده اند.
8. همان، ص 57.
9. همان، ص 89.
10. همان.
11. همان، ترجمه محمّدحسین نائبی، تهران، سروش، 1376 و نیز: همان، قم، قیام، 1378، ص 9.
12. همان، ص 5 و 10.
13. همان، ص 10.
14. همان / همو، هزار و یک کلمه، کلمه 400، ص 500.
15. استاد این مسئله را در ده رساله فارسی، ص 182 و نیز در هزار و یک کلمه، ص 448، کلمه 47 آورده اند.
16. حسن حسن زاده آملی، گشتی در حرکت، ص 342 / همو، هزار و یک کلمه، ج 3، کلمه 328، ص 136.
17. ر. ک: همو، هزار و یک نکته، نکته 515 / همو، هزار و یک کلمه، ج 2، کلمه 212، ص 21 و ص 371، کلمه 228 / همو، رساله فصّ حکمة عصمتیّة فی کلمة فاطمیة، فصل پنجم، «قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند» / همو، شرح فصّ حکمة عصمتیّه فی کلمة فاطمیه، ص 7989.
18. ر. ک: همو، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ص 193208 / همو، انسان و قرآن، ص 247249 / همو، شرح فصّ حکمة عصمتیة فی کلمةٍ فاطمیه، ص 97 115.
19. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار طبع کمپانی، ج 10، ص 7، سطر 33.
20. حسن حسن زاده آملی، شرح فصّ حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیه، ص 120128 / همو، هزار و یک نکته، ج 1، نکته 174.
21. همان، ص 133 148.
22. همان، ص 153 / همو، هزار و یک کلمه، ج 3، ص 44 / همو، هزار و یک نکته، نکته 748 و 903.
23. همو، شرح فصّ حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیه، ص 155 174.
24. همان، ص 19 216 / همو، هزار و یک نکته، ج 1، نکته 143، ص 110.
25. ملااحمد نراقی، خزائن، تحقیق، تصحیح و تعلیق حسن حسن زاده آملی، ص 555 / حسن حسن زاده آملی، شرح فصّ حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیه، ص 195220.
26. حسن حسن زاده آملی، شرح فصّ حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیه، ص 260 272 / همو، هزار و یک کلمه، ج 2، کلمه 211، ص 9 و 10 و کلمه 216، ص 373 / همو، هزار و یک نکته، ج 1، نکته اول، ص 7 و 8.
27. همو، شرح فصّ حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیه، ص 277284 / همو، هزار و یک نکته، ج 1، نکته 309 / تاج الدین حسین خوارزمی، شرح فصوص الحکم خوارزمی، پاورقی ص 159 / همو، انسان و قرآن، ص 9 138 و ص 217 220.
28. حسن حسن زاده آملی، شرح فصّ حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیه، ص 289299 / همو، انسان و قرآن، ص 186 197 / تاج الدین حسین خوارزمی، تعلیقه بر فصوص الحکم خوارزمی، پاورقی ص 53.
29. حسن حسن زاده آملی، شرح فصّ حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیه، ص 293295 / همو، هزار و یک نکته، ج 1، نکته 506، ص 276 و نکته 647، 673.
30. همو، هزار و یک کلمه، کلمه 228، ج 2، ص 7778 / همو، هزار و یک نکته، ج 1، نکته 327، ص 170 و نکته 416، ص 231 / همو، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ص 9091 / همو، ممدُ الهمم در شرح فصوص الحکم، ص 18 46 و 532.
31. ر. ک: همو، هزار و یک نکته، ج 2، ص 603 و 670، نکته 831 / همو، ده رساله فارسی / همو، رساله لوح و قلم / همو، دیوان اشعار، بخش دفتر دل / همو، فصّ حکمة عصمتیّه فی کلمة فاطمیة، 370 391.
32. ر. ک: همو، هزار و یک کلمه، کلمه 677 / همو، دروس اتحاد عاقل و معقول، درس بیست و یکم / همو، انسان و قرآن، ص 92109 / همو، شرح فصّ حکمة عصمتیّة فی کلمةٍ فاطمیه، ص 402427 / همو، هزار و یک نکته، ج 2، نکته 814، ص 654 و نکته 889، ج 2، ص 730.
33. ر. ک: همو، هزار و یک کلمه، کلمه 228، 221 / همو، هزار و یک نکته، ص 816 922 / همو، انسان و قرآن / همو، ممدّ الهمم در شرح فصول الحکم / همو، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه / رساله انّه الحق / همو، نهج الولایه / همو، شرح فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیّه.
34. محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 43، ص 65، روایت 58، باب 3.