از مرحوم استاد علامه طباطبائى در بيان نامه مرحوم آميرزا جواد آقا كه فرمود: (( آن وقت به عالم خيالش ملتفت مى كردند )) يعنى چه ؟ فرمود: آقا انسان بدانچه علم پيدا مى كند همه در صقع نفس او است ، همه عالم مثال علم او است ......
از مرحوم استاد علامه طباطبائى در بيان نامه مرحوم آميرزا جواد آقا كه فرمود: (( آن وقت به عالم خيالش ملتفت مى كردند )) يعنى چه ؟ فرمود: آقا انسان بدانچه علم پيدا مى كند همه در صقع نفس او است ، همه عالم مثال علم او است . و هر چه كه مى بينى (يعنى ادراك مى كنى ) همه خودتى و از تو خارج نيست .
و مراد اين كه آقاى ملكى فرمود: (( بايد فكر را تغيير دهد و همه صورت ها موهومات را محو كرد و فكر در عدم كرد )) اين است كه همه اين ها را مظاهر و مجالى حق داند و حق را در اين مظاهر ببيند و براى آنها استقلال وجودى ننگرد كه مراد عدم اين است . چه ظهور بدون مظهر و جلوه بدون مجلى معنى ندارد و تحقق پيدا نمى كند، پس همه را حق بيند و عارف همان را در آخر مى يابد كه در اول يافته بود. و عامه مردم در حال مى يابند جز اين كه نحوه يافتن تفاوت دارد، و در اين حال به عالم نور و بياض و عيان رسيده است
منبع:آسمان معرفت ، ص 110