مبناى مدينه فاضله و پيشرفت عقل و هشدارى بشر به احتجاج و استدلال و به كار بردن ميزان قويم برهان است . جامعه بشرى با برهان و استدلال به سوى كمال ارتقاء مى يابد ....
مبناى مدينه فاضله و پيشرفت عقل و هشدارى بشر به احتجاج و استدلال و به كار بردن ميزان قويم برهان است . جامعه بشرى با برهان و استدلال به سوى كمال ارتقاء مى يابد . و اين برهان و استدلال كه روح علم منطق است فلسفه الهى است كه عين صواب است و سيرت حسنه سفراى الهى كه معلمان و مربيان واقعى بشرند بوده و هست . و چنانكه گفته ايم قرآن كريم به بينه و برهان دعوت مى فرمايد: ء اله مع الله قل هاتوا برهانكم ان كنتم صادقين ( نمل 64 ) . ليهلك من هلك عن بينة و يحيى من حى عن بينة ( انفال 42 ) , ادع الى سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتى هى احسن ( نحل 126 )
امام الموحدين و برهان عارفين و ميزان قسط حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمايد : فبعث فيهم رسله , و واتر اليهم انبيائه ليستادوهم ميثاق فطرته , و يذكروهم منسى نعمته , و يحتجوا عليهم بالتبليغ , و يثيروا لهم دفائن العقول ( نهج البلاغه خطبه يكم ) .
يعنى خداوند سبحان در ميان مردم فرستادگانش را بر انگيخت و پى در پى , پيامبرانش را فرستاد تا پيمان خلقتش را از آنان بستانند , و نعمت فراموش شده الهى را بدانها يادآورى كنند و به تبليغ با آنان احتجاج كنند و حجت را بر آنان تمام كنند , و جواهر افكار و نفايس انظار را كه در سرشت عقول نهفته است برانگيزانند .
امير عليه السلام در اين بيانش فطرت عقل را فكر و نظر و كاوش و بينش معرفى فرمود . يعنى اقتضاى جبلى گوهر نفس ناطقه , فهم حقايق است , و خداوند پيامبران را برانگيخت تا خرد مردم را بشورانند و آنچه در نهاد اوست بنمايانند
شيخ رئيس رضوان الله تعالى عليه در تعليقاتش بر شفا فرمايد : النفس الانسانيه مطبوعه على ان تشعر بالموجودات , و نيز در جاى ديگر فرموده است : الانسان فطر على ان يستفيد العلم و يدرك الاشياء طبعا من جهة الحواس
امت وسط حق هر ذى حق را ايفاء فرموده اند كه هم حواس را شبكه اصطياد مى دانند و هم قواى باطنه را كه هر يك را در كارش مى گمارند , و عقل نظرى را نيز مستنبط مى شناسند , و بر عقل عملى هم تعطيل روا نمى دارند , و فوق طور عقل را هم فوق همه مراحل مى بينند , و آن را نيز عارى از حليت منطق و برهان نمى دانند , و انسان را از مرتبه نازله اش كه بدن اوست تا مقام فوق تجردش يك هويت وحدانى احدى ممتد مدرك به ادراكات گوناگون مرموز مى يابند , و برهان قايم بر مبناى قويم و منظم از مقدمات صحيح را در انتاجش عاصم و معصوم مى دانند . و چنانكه علوم كسبى را ذو مراتب يافته اند , معارف كشفى را نيز ذو درجات شناخته اند كه آخرين مراتب نهايى آن به وحى الهى اعنى كشف ائم محمدى ( ص ) منتهى مى گردد كه قسطاس مستقيم و ميزان قسط جميع علوم و افكار و آراء مكاشفات است . و تمامت درس و بحث و تعليم و فكر و حد و رسم و سير و سلوك و برهان و عرفان و غيرها همه را معدات مى دانند , و مفيض على الاطلاق و واهب صور مطلقا حق سبحانه را بدان نحو كه موجد به توحيد قرآنى ناطق است كه والله من ورائهم محيط .
منبع : قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند.