البته سحرها را خيلى ستودند، چون هوا تلطيف شده و بدن از خستگى به در آمده و استراحت كرده و غذا هضم شده است، اما روز،البته سحرها را خيلى ستودند، چون هوا تلطيف شده و بدن از خستگى به در آمده و استراحت كرده و غذا هضم شده است، اما روز،....
البته سحرها را خيلى ستودند، چون هوا تلطيف شده و بدن از خستگى به در آمده و استراحت كرده و غذا هضم شده است، اما روز، شغلهاى مردم گوناگون و هوا آلوده است و به پاى شب نمى رسد. لذا در سحر به سرعت انسان مطالب را حفظ مىكند و به خوبى در حافظه مى ماند، چنانكه فراگيرى هم از كيفيت عالى برخوردار است. مطلقا شب به خصوص سحر در سير به سوى مرسلات و عالم كليات و حقايق شأنى دارد: «ومن الليل فتهجد به نافلة لك عسى أن يبعثك ربك مقاما محمودا» (اسراء (17) آيه 79). اين وقت حساب ديگرى دارد، زيرا بدن از خستگى در آمده و غذا هضم شده و شخص نشاط دارد، هوا و فضا هم نشاط دارد اينها همه با همديگر مناسبند و براى انتقال انسان دخيلند.
منبع: شرح فارسی اسفار صفحه 66 جلد سوم