يك وقتى در درسهاى قبلى عرض كرديم چه خوب است هر وقتى كه مى خواهيد قرآن را شروع كنيد يعنى پس از اتمام دورهاى و شروع دوره تازه يك موضوعى را انتخاب كنيد و آيات مربوط به آن موضوع را علامت زده و يادداشت و جمع كنيد.......
يك وقتى در درسهاى قبلى عرض كرديم چه خوب است هر وقتى كه مى خواهيد قرآن را شروع كنيد يعنى پس از اتمام دورهاى و شروع دوره تازه يك موضوعى را انتخاب كنيد و آيات مربوط به آن موضوع را علامت زده و يادداشت و جمع كنيد. اين خيلى كار مى رسد پس هم قرائت باشد و ثواب، و نيز تأمل در قرآن صورت بگيرد و هم كارى بكنيد از جمله موضوعى كه انتخاب مى كنيد، درباره انبيا و اولياء الله و عباد الله باشد كه خداوند آنها را اسم مى برد و در حالاتشان و در تنگناى زندگى شان و در پيشامدهاى دنيويى شان و حوادث روزگار كه كم و بيش نمونه آنها براى همه پيش مى آيد، و در آن حالات كذايى خداى سبحان را به چه اسمى مى خواندند اين خيلى كار مى رسد؛
مثلا در آن مصيبت كذايى، حضرت ايوب عرض مى كند: «رب أ نى مسنى الضر وأنت أرحم الراحمين» (انبياء (21) آيه 83). اين حالت ايوبى براى من و شما در مشكلات دنيوى كم و بيش مى آيد، و آن ابتلايى كه براى حضرت يونس پيش آمده است، ظل آن مطابق احوال و عوالممان برايمان پيش مى آيد.
در آن بحران مشكل و گرفتارى اش خدا را به آن ذكرش خوانده است: «لا إله إلا أنت سبحانك إنى كنت من الظالمين» (انبياء (21) آيه 87). به قدرى خداوند روى اين ذكر و ندا امضا گذاشته و تجويز فرموده و تحسين كرده كه فرمود: «ونجيناه من الغم» (انبياء (21) آيه 88)؛ يعنى حضرت يونس (ذوالنون) را به واسطه اين ذكر نجات داديم خوشا به حال ايشان! به ما چه!؟
دنبالش پاسخ فرمود: «وكذ لك ننجى المؤمنين» (انبياء (21) آيه 88). اختصاص به حضرت يونس ندارد، شما هم اگر به اين ذكر يونسى ذاكر بوده باشيد «كذ لك ننجى المؤمنين»
منبع: شرح فارسی اسفار جلد سوم