تعيين سمت قبله
و تشخيص ظهر حقيقى
مدينه منوره
به اعجاز رسول الله
صلى الله عليه و على آله و سلم
نام كتاب : تعيين سمت قبله و تشخيص ظهر حقيقى مدينه منوره نويسنده : استاد علامه حسن حسن زاده آملى
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين
اين رساله در بيان يكى از معجزات فعلى باقى حضرت رسول الله صلى الله عليه و آله در تعيين سمت قبله و تشخيص ظهر حقيقى مدينه منوره است , كه به قلم اين فقير الى الله الغنى المغنى حسن حسن زاده آملى به رشته تحرير در آمده است . اميد است كه در موضوع خود رساله اى بسند و طالبان معارف را مورد پسند باشد .
سمت قبله مدينه به اعجاز رسول الله[ ( ص](
[ ( قد نرى تقلب وجهك فى السماء فلنولينك قبلة ترضيها فول وجهك شطر المسجد الحرام]( ( 1 )
بدوا در بيان معجزه قولى و فعلى به اختصار گوييم :
معجزات سفراى الهى قولى و فعلى است . معجزات فعلى تصرف در ماده كائنات و تسخير آنها به قوت ولايت تكوينى انسان كامل , باذن الله تعالى است . و معجزات قولى علوم و معارف و حقائقى است كه از حظاير قدس ملكوت بر آنان نازل شده است . سر سلسله معجزات قولى پيغمبر خاتم صلى الله عليه و آله , قرآن مجيد است كه معجزه باقيه آن حضرت است . معجزات فعلى موقت و محدود به زمان و مكان و زودگذرند و بعد از وقوع فقط عنوان تاريخى و سمت خبرى دارند به خلاف معجزات قولى كه در همه اعصار و قرون
پاورقى :
1 قرآن كريم , سوره دوم , آيه 142 .
صفحه : 6
معجزه اند و براى هميشه باقى و برقرار .
معجزات فعلى براى عوام است كه با محسوسات آشنايند و با آنها الفت گرفته اند و خو كرده اند , اين فرقه بايد با حواس ادراك كنند تا باورشان آيد , ولى خواص را كه قوه عاقله و متفكره پيكر مدينه فاضله انسانى اند علوم و معارف به كار آيد . اين طايفه معجزات قولى را كه مائده هاى آسمانى و مأدبه هاى روحانى اند , طلب كنند نكته سنج و زبان فهم و گوهر شناسند و مى دانند كه كالاى علم كجايى است و چگونه كالايى است . به قول خواجه طوسى در شرح اشارات]( 1 )] :
[ ( الخواص للقولية اطوع , و العوام للفعلية اطوع]( . و يا به گفته ملاى رومى :
پند فعلى خلق را جذاب تر
كو رسد در جان هر با گوش و كر
قبله مدينه طيبه , تنها معجزه فعلى باقى رسول الله صلى الله عليه و آله است كه بدون اعمال آلات نجومى و قواعد هيوى و يا در دست داشتن زيج و ديگر منابع طول و عرض جغرافيايى , آن را در غايت دقت و استوا تعيين كرد و بسوى كعبه ايستاد و فرمود : [ ( محرابى على الميزاب]( . پاورقى :
1 فصل 4 , نمط 9 .
صفحه : 7
رسول الله صلى الله عليه و آله پس از آن كه مبعوث به رسالت شد , سيزده سال در مكه و چند ماه در مدينه بسوى بيت المقدس نماز مى خواند . ولى در مكه خانه كعبه را بين خود و بيت المقدس قرار مى داد و اين عمل در مدينه ميسور نبود زيرا اگر كسى در مدينه مواجه مكه باشد , ناچار بايد بيت المقدس را پشت سر قرار دهد و بالعكس , اما در مكه مى تواند در طرف جنوب خانه كعبه هم بسوى كعبه باشد و هم بسوى بيت المقدس , چون عرض مكه 21 درجه و 25 دقيقه است و طول آن از گرنويج 39 درجه و 50 دقيقه و عرض مدينه 25 درجه و طول آن 40 درجه و عرض بيت المقدس 31 درجه و 47 دقيقه و طول آن 35 درجه و 15 دقيقه است پس مكه و مدينه تقريبا در سطح يك دائره نصف النهارند زيرا تفاوت بين الطولين بغايت اندك است و مدينه تقريبا در شمال شرقى مكه واقع است و بيت المقدس در شمال غربى مدينه , بلكه در شمال غربى مكه واقع است بدين صورت : بيت المقدس
مدينه
مكه
مشرق
مغرب
خط استواء
صفحه : 8
قبله مدينه آنچنان كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله به سوى آن نماز خوانده است تا امروز كه سه شنبه ششم شعبان المعظم يكهزار و چهارصد و يك هجرى قمرى مطابق نوزدهم خرداد ماه يكهزار و سيصد و شصت شمسى است به حال خود باقى است و دانشمندان رياضى به نام كه برخى از آنان را نام خواهيم برد به قواعد رياضى قبله مدينه را چنان يافتند كه رسول الله صلى الله عليه و آله بدون آنها يافت و اين ممكن نيست مگر به وحى و الهام ملكوتى .
سمت قبله هر نقطه روى كره را از دو قوس تحصيل مى كردند . يكى از آن دو قوس عرض بلد است كه دورى آن نقطه تا خط استوا كه مبدأ عرض است , مى باشد , و ديگرى دورى آن نقطه تا مبدأ طول است به تفصيلى كه در كتب فن مذكور است . از مدينه تا مكه به مسافت قريب صد فرسنگ است , هيچ كس نقل نكرده است كه رسول الله به قواعد رياضى و آلات نجومى توسل جسته باشد با اين كه در مراقبت به تم ام احوال و اوضاع آن جناب اهتمامى اكيد و شديد داشتند چنانكه كتب سير شهودى عادل اند و شمائل محمديه ترمذى بر گفتار ما حجتى قاطع است كه پنجاه و چهار باب است , حتى بابى در نعلين و بابى در انگشترى آن جناب است , وقتى تا اين امور تبويب و تنظيم شده اند , اگر درباره تحصيل سمت قبله آلات و ادوات رياضى و كتب فن
صفحه : 9
به كار مى برد , مى نگاشتند , حق آن است كه سعدى در اول بوستان گفت : يتيمى كه ناخوانده ابجد درست
كتبخانه هفت اقليم شست
و يا آنكه حافظ گفت :
نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
چون مدينه و مكه تقريبا در سطح يك دائره نصف النهار قرار گرفتند و اندكى طول مدينه از مكه بيشتر و عرض مدينه نيز قريب چهار درجه بيشتر از عرض مكه است , رسول الله صلى الله عليه و آله فرمود : [ ( محرابى على الميزاب ]( كه به استقبال ناودان ايستاد چه قبله مدينه اندكى از جنوب به سوى مغرب منحرف است زيرا كه ناودان كعبه در جانب غربى كعبه است .
علامه ابوريحان بيرونى در قانون مسعودى كه مجسطى اسلامى است , طول مكه را از ساحل اقيانوس غربى 67 درجه و عرض آن را 21 درجه و 20 دقيقه و طول مدينه را 67 درجه و 30 دقيقه و عرض آن را 24 درجه آورده است كه مكه و مدينه در سطح يك دائره نصف النهار قرار گرفته اند و تفاوت كم تر از ربع درجه است .
علامه ناصر خسرو علوى در سياحتنامه گويد :
صفحه : 10
مدينه شهرى است بر كناره صحرايى نهاده و آنجا قبله سوى جنوب افتاده است .
و اين هر دو دانشمند نامور اسلامى به حق سخن گفته اند و اطلس هاى متأخرين و معاصرين موافق و معاضد آنند .
زيج هندى طول مكه را 77 درجه و مدينه را 75 درجه و 20 دقيقه از جزائر خالدات ضبط كرده است كه تفاوت ميان نصف النهار مكه و مدينه يك درجه و 40 دقيقه است و اين محاسبه نيز قريب با واقع است .
و ما چون در اين مسئله در كتاب دروس معرفة الوقت و القبلة به تفصيل بحث كرده ايم در اين وجيزه به همين قدر اكتفا مى كنيم . صفحه : 11
تعيين طول و عرض بلاد
چنان كه گفته ايم براى تحصيل سمت قبله دو قوس به كار مى برند , بلكه مطلقا براى تعيين هر محلى بر روى كره زمين , آن دو قوس را به كار مى برند يكى از آن دو قوس , قوسى از دائره نصف النهار است كه عرض اماكن از آن تعيين مى گردد و ديگر قوسى از دائره طول است . مبدأ عرض خواه شمالى و خواه جنوبى , دائره استواى ارضى است كه به خط استوا اشتهار دارد و در سطح خط استواى سماوى اعنى دائره معدل النهار واقع است . و چون معدل النهار و دائره استواى ارضى در يك سطح اند و عرض بلد اقصر قوسى از دائره نصف النهار است كه محصور ميان سمت رأس و معدل النهار يا محصور ميان قطب معدل النهار و دائره افق است دوائر نصف النهار را در كره هاى ارضى روى زمين فرض و ترسيم كرده اند كه محل توقف شخص و يا قاعده شاخص بمنزله سمت رأس است زيرا كه در محاذات آن است .
صفحه : 12
قوس عرض بلد را به چندين طريق تحصيل مى كردند از آنجمله به طريق ارتفاع شمس , هنگام وقوع آن به اول حمل و اول ميزان و وصول آن به دائره نصف النهار بلد مفروض , چه مدار شمس در آن دو روز مدار معدل النهار است و قوس ارتفاع شمس در آن هنگام وصول به نصف النهار قوس غايت ارتفاع شمس است كه مساوى با تمام عرض بلد است و چون از 90 طرح گردد باقى قوس عرض بلد خواهد بود .
و از آنجمله سهل تر از طريق مذكور به طريق ارتفاع قطب معدل النهار است كه قوس ارتفاع مساوى با خود عرض بلد است . و به طرق ديگر كه در كتب مبسوطه مسطور است و ما به اكثر آنها در كتاب دروس معرفة الوقت و القبله متعرض شده ايم .
طول بلد فاصله آن تا مبدأ طول است خواه شرقى مبدأ طول باشد و خواه غربى آن و اغلب قدما مبدأ طول را از غايت نقطه غربى يعنى از جزيره فركه فرووهرو نيز مى نامند و يكى از جزائر خالدات در اقيانوس اطلس در سواحل آفريقا است , مى گرفتند . طول غربى فر از گرنويج 18 درجه و 7 دقيقه و 5 ثانيه است و عرض شمالى آن 27 درجه و 45 دقيقه و 8 ثانيه است .
قدما در تعيين طول بلاد بسيار در زحمت بودند , مثلا
صفحه : 13
از انخساف قمر طول بلاد را تحصيل مى كردند و از اين روى اشتباه كلى در عمل روى مىآورد لذا در طول بسيارى از بلاد اختلاف فاحش دارند چنانكه ميان آنان و دانشمندان هيوى و جغرافيادانان جديد , در طول بسيارى از بلاد نيز خلاف است .
امروز تعيين طول بلاد بوسيله تلگراف آسان است و در زمان قديم كه تلگراف نبود , در زحمت بودند .
رياضى دان رصدى بزرگ , مرحوم غلامحسين شيرازى جونفورى كه از مفاخر عالم اسلام و از اعاظم علماى اماميه است , در باب پانزدهم مقاله سوم زيج جامع بهادرى سه طريق در تحصيل طول بلد ذكر كرده است . طريق نخستين آن از خسوف قمر است و در بيان آن فرمود]( 1 )] :
راصدى در موضعى باشد كه آن را مبدأ طول گردانيده باشند , و راصد ديگر در موضع مطلوب الطول باشد , و در شبى كه خسوف قمر واقع شود هر دو راصد را بايد كه رصد زمانه هر يك از بدو خسوف و بدو مكث و بدو انجلاء و تمام انجلا بالات صحيحه بكنند . اگر ساعات متناظرين هر دو راصد , متساوى باشند در اين صورت , هر
پاورقى :
1 ص 79 ط 1 .
صفحه : 14
دو موضع متحد الطول و تحت يك دائره نصف النهار باشند , و اگر ساعات دو هنگام متناظره متفاوت باشند زمانه تفاوت را اگر محسوب به ساعات مستوى باشد , در پانزده ضرب كنند تا درجات و كسور تفاوت طولين بهم رسد . پس اگر تفاضل زمانه موضع مطلوب الطول را باشد , طولش شرقى بود و الا غربى , و همچنين اگر موضعى معلوم الطول باشد و موضع ديگر غير معلوم الطول , اول درجات و كسور طولى مابين اين دو موضع معلوم كنند , اگر موضع مجهول الطول شرقى باشد حاصل را بر طول معلوم افزايند و اگر غربى باشد بكاهند , مطلوب به هم رسد . انتهى .
از اين طريق چنان كه ملاحظه مى فرماييد , طول تقريبى اماكن تحصيل مى گردد نه تحقيقى آن , زيرا تشخيص زمان حقيقى بدو خسوف قمر با چشم عادى غير مسلح ميسور نيست و چه بسا كه اوضاع جوى هم اين مشكل را دشوارتر كند . . . و و .
صفحه : 15
علت اختيار خسوف قمر در تعيين طول بلاد
بيان :
علت اختيار خسوف قمر در تعيين اطوال بلاد و عدم اختيار كسوف شمس , اين است كه چون شمس به ذات خود ضياء است و از نير ديگرى كسب نور نمى كند و كسوف شمس , حائل شدن جرم ماه بين ناظر و شمس است , لذا كسوف در آفاق به سبب اختلاف منظر , مختلف مى گردد . بطورى كه در يك افق ممكن است كسوف كلى وقوع يابد و همين كسوف در آفاق ديگر با تفاوت هاى گوناگون جزئى باشد و در آفاقى ديگر اصلا كسوف واقع نشود , به خلاف خسوف قمر , زيرا قمر به ذات خود ضياء نيست و نورش مكتسب از خورشيد است , لذا وقتى در ظل ارض افتاد خواه كلى و خواه جزئى واقعا بى نور است و اختلاف منظرها در آفاق دخلى و تأثيرى در آن ندارد , مگر اين كه به حسب اختلاف طول بلاد كه موجب تقدم و تأخر طلوع اجرام سماوى است , مقدار منخسف قمر مختلف نمايد ,
صفحه : 16
مثلا در افقى خسوف كلى باشد و در افق ديگر , مخالف او به حسب طول , خسوف جزئى كه قمر در حالى كه مقدارى از آن منخسف شده طلوع كرده باشد و به همين قياس كه به حسب اختلاف در طول مقدار منخسف آن متفاوت ديده شود . ولى اختلاف در طول بلاد در انخساف واقعى قمر اثرى ندارد چنانكه در اختلاف عرض هم ندارد , به خلاف انكساف شمس كه اختلاف عروض بلاد در انكساف واقعى شمس اثر دارد و آن هم از اختلاف منظر است كه گفته ايم . و علت اختيار كردن عدد 15 اين است كه چون مدارات يومى هر يك به سيصد وشصت درجه منقسم اند و يك شبانه روز را بطور مساوى به 24 قسم , تقسيم مى كنند , حصه هر ساعت زمانى 15 درجه فلكى مى گردد ( 15 = 24 : 360 ) و هر يك درجه فلكى به چهار دقيقه زمانى و يك دقيقه فلكى به چهار ثانيه زمانى .
اين در صورتى است كه ساعات مستويه باشند , و اگر ساعات معوجه باشند هر يك از شبانه روز در تمام فصول سال به 12 قسمت تقسيم مى گردد و در اين صورت گاهى كه شب و روز با هم برابر باشند كه اول حمل و اول ميزان است هر قسم از اقسام ساعات معوجه نيز , 15 درجه است و به غير از آن دو شبانه روز , درجات ساعات معوجه متفاوت است و به همين جهت كه تفاوت دارند معوجه
صفحه : 17
ناميده اند كه اعوجاج در مقابل استواى ساعات مستويه است . در همين موضوع تقريبى بودن طول بلاد , در جداول زيجات و دفاتر قدما , راصد مذكور در همان زيج نامبرده گويد]( 1 )] : مؤلف به خدمت هر آشناى فن مكرر عرضه مى دهد كه فن اقاليم به نسبت كسى كه او را سير اتفاق نيفتاده باشد از قبيل علوم منقوله است و آنچه آن را به خبر دريافته است از آلات رصديه تصديق آن نمى تواند كرد مگر وقتى كه به بقعه مخبر عنها برسد و آنچه فى زماننا هذا در دفاتر ما ارقام اطوال و عروض بلدان يافته مى شود اكثر آن مختلف است كه غايت تفاوت اختلاف تقريبا به دو درجه مى رسد . نادرتر آن كه كرات ارضى كه اذكياى فرنگ ترتيب داده اند عهود هر كدام كه مختلف است , در آن نيز اختلاف مشهود است . غرضم از تعرض بحث طول و عرض اين است كه انسانى بدون بكار بردن قوس هاى طول و عرض و ادوات نجومى به فاصله صد فرسنگ بر خطى قرار بگيرد و مواجه ناودان كعبه بايستد و بگويد [ ( محرابى على الميزاب]( و براى ديگران با بكار بردن آلات و قواعد رياضى ميسور نباشد , پاورقى :
1 ص 392 .
صفحه : 18
اين انسانى است كه[ ( ينظر بنور الله]( و همه اقوال و احوال و افعالش به همين مثابت است چنان كه فنان و خريت هر فن در برابر او زبون است .
صفحه : 19
كلامى با مجلسى در قبله مدينه
مرحوم مجلسى , در 22 بحار]( 1 )] به ظاهر برخى از جداول طول و عرض بلاد كه در دست داشت قبله كنونى مدينه را به 37 درجه از جنوب به مشرق منحرف دانسته است و پنداشت كه سلاطين جور سمت اصلى قبله مدينه را تحريف كرده اند . ولى اين زعمى نادرست است و چنانكه گفته ايم قبله مدينه بصورت خود باقى است و محاسبه ابوريحانى بيرونى در قانون مسعودى و نظر ناصر خسرو علوى در سياحتنامه و زيج هندى و همچنين بسيارى از محاسبات متأخرين نيك موافق با آن است كه درست عمل كرده اند و اگر محاسبه اى مخالف است در آن اشتباه راه يافته است , هر چند خريت در صناعت باشد .
فرهاد ميرزا در كتاب ارزشمندش بنام جام جم]( 2 )] عرض مكه مكرمه را 21 درجه و 33 دقيقه شمالى و طول
پاورقى :
1 ص 100 , ط كمپانى .
2 ص 615 و 616 چاپ سنگى .