تاریخ انتشار: 1399/03/09     

 «بحر وحدت »

 

 «بحر وحدت »

در این دیر کهن ای دل نباشد جای شیونها

که صاحب دیر خود داند رسوم پروریدنها

خوشا آن مرغ لاهوتی که با آواز داوودی

بود در روضه رضوان همی اندر پریدنها

غریق بحر وحدت را زساحل از چه می پرسی

که این دریا ندارد ساحل ای نادیده روشنها

در این دریای پر در الهی و تهیدستی

چرا از خود نرستی ای گرفتار اهریمنها

زهفتم آسمان غیب بی عیب خدا بینم

گهرها ریخت کامروزم بشد هر دانه خرمنها

منم آن تشنه دانش که گردانش شود آتش

مرا اندر دل آتش همی باشد نشیمنها

همه عشق و همه شورم همه عیش و همه سورم

که از آیات قرآنی به جانم هست مخزنها

فروزان از فروغ آیت الله نور ای دل

چه باکش ار ندارد شب پره یارای دیدنها

بود مرد تمامی آنکه از تنها نشد تنها

به تنهایی بود تنها و با تنها بود تنها

دل دانا«حسن »آن بیت معموری است کاندر وی

خدا دارد نظرها و ملایک راست مسکنها

 منبع:دیوان علامه حسن زاده آملی

اشتراک گذاری:
نظرات

اطــلاعــات تــمــــاس:

دفـتـر و ساختـمان آموزشـی: قم، خیابان معلم ، بلوار جعفر طیار ، نبش کوچه چهارم 

کدپستی: 3715696797

 

آموزش حضوری و مجازی (ساعت13 تا 18):
09906265794

ارتباطات و روابــط عمــومــی: 09906265794