کسانی که ادعای محبت ما رادارند، ولی میل به صوفیه دارند، از ما نیستند؛ وما از آنها برائت می جوییم؛ وهر کس با آنها بجنگد، مانندکسی است که جهاد در رکاب پیامبر ص کرده است.
امام صادق ع:کسانی که ادعای محبت ما رادارندولی میل به صوفیه دارنداز ما نیستندوما از انها برائت می جوییم وهر کس با آنها بجنگدمانندکسی است که جهاددررکاب پیامبرص کرده
فِی الصَّحِیحِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِیِّ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا لِلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَدْ ظَهَرَ فِی هَذَا الزَّمَانِ قَوْمٌ یُقَالُ لَهُمُ الصُّوفِیَّةُ فَمَا تَقُولُ فِیهِمْ قَالَ إِنَّهُمْ أَعْدَاؤُنَا فَمَنْ مَالَ فِیهِمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ یُحْشَرُ مَعَهُمْ وَ سَیَکُونُ أَقْوَامٌ یَدَّعُونَ حُبَّنَا وَ یَمِیلُونَ إِلَیْهِمْ وَ یَتَشَبَّهُونَ بِهِمْ وَ یُلَقِّبُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ یُأَوِّلُونَ أَقْوَالَهُمْ أَلَا فَمَنْ مَالَ إِلَیْهِمْ فَلَیْسَ مِنَّا وَ إِنَّا مِنْهُمْ بِرَاءٌ وَ مَنْ أَنْکَرَهُمْ وَ رَدَّ عَلَیْهِمْ کَانَ کَمَنْ جَاهَدَ الْکُفَّارَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص
به سند صحیح از «احمد ابن محمد بزنطی» روایت کرده اند که مردی به امام صادق نقل کرد در این زمان قومی پیدا شده اند که به آنها صوفی می گویند درباره آنها چه می فرمایید؟
امام در پاسخ فرمودند: آنها (صوفیان) دشمنان ما هستند ، پس هر کس به آنها میل کند از آنان است و با آنها محشور خواهد شد و به زودی کسانی پیدا می شوند که ادعای محبت ما را می کنند و به ایشان نیز تمایل نشان می دهند خود را به ایشان تشبیه نموده و لقب آنان را بر خود می گذارند و گفتارشان را تاویل می کنند.بدانکه هر کس به ایشان تمایل نشان دهد از ما نست و ما از او بیزاریم و هر کس آنان را رد کند مانند کسی است که در حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با کفار جهاد کرده است» (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۲، ص: ۳۲۴-و-حدیقه الشیعه ص۵۶۲)
یک نمونه ازمطالب کتاب بیان السعادة
پرستش کنندگان ذَکَر و فرج (آلات تناسلی) و….تمام اینها پرستش خداست!
مثلاعارف! بزرگ ملا سلطانعلی گنابادی(سلطان محمد) در تفسیر بیان السعاده ج۲ ص۴۳۷ می نویسد:
و لما کان اجزاء العالم مظاهر الله الواحد القهار بحسب اسماء اللطفیه و القهریه کان عبادة الانسان لای معبود کانت عبادة الله اختیارا ایضا…….
فالانسان فی عبادتها اختیارا للشیطان کالانسیه و للجن کالکهنه و تابعی الجن و للعناصر کالزردوشینه و عابدی الماء و الهواء و الارض و للموالید کالوثنیه و عابدی الاحجار و الاشجار و النباتاب و کاالسامریه و بعض الهندوها الذین یعبدون سائر الحیوانات و الجمشیدیه و الفرعونیه الذین یعبدون الانسان و یقرون بالهنیه و للکواکب کالصابئیه و للملائکه کاکثر الهنود و للذکر و الفرج کبعض الهنود القائلین بعبادة ذکر الانسان و فرجه و کالبعض الاخر القائلین بعبادة ذکر مهاد یوملکا عظیما من الملائکه و فرج امرئته کلهم عابدون لله من حیث لا یشعرون لان کل المعبودات مظاهر له باختلاف اسمائه!!
با کمال شرمندگی وعذرخواهی از برادران مومن وایمانی ترجمه عبارات فوق:
چون تمام اجزاء عالم مظاهر اسماء خداوند است چه اسماء لطفیه و چه اسماء قهریه، پس هر معبودی را که انسان پرستش کند در حقیقت خدا را اختیارا پرستش کرده!!
…
پس انسانها در پرستش اختیاری خود[نسبت به همه چیزها ]
همچون ابالسه که ابلیس و شیطان را پرستش میکند،
و کهنه که جن و اجنه را پرستش میکنند،
و زردشتیه که عناصر را پرستش میکنند،
و وثونیه و بت پرستان که آب و هوا و زمین و موالید ثلاثه را پرستش میکنند
و سامریین که احجار و سنگها و اشجار و نباتات را پرستش میکنند،
و بعضی از هندوها که گاو و حیوانات را پرستش میکنند،
و مثل فرعونیان و جمشیدیه که انسان را پرستش میکنند،
و مثل صائبیه که ستارگان را پرستش میکنند،
و باز مثل اکثر هندوها که ملائکه را پرستش میکنند،
و پرستش کنندگان ذَکَر و فرج مثل بعضی از هندوها که ذکر و فرج انسان را پرستش میکنند،
و گروهی دیگر که آلت و ذکر «مهادیو» را که فرشته بزرگیست پرستش میکنند,
و بعضیها که آلت زن خود را پرستش می کنند
تمام اینها پرستش خداست، چون همه مظاهر اسماء و صفات خدا را پرستش میکنند، پس خدا پرست هستند!!ولی نمی فهمند!
این عین افاضات موحدانه !مثلاعارف و صوفی بزرگ ملا سلطانعلی گنابادی بود.همانکه آقای صمدی وحسن زاده کتاب بیان السعاده او را به مریدان سفارش می کند!
واماتایید وتعریف استادحسن زاده آملی از این کتاب واهی آری وقتی که ایشان میگویند بت پرست هم خدا را پرستیده است ولی خودش نمیفهمد! کار به جایی میرسد که قطب تصوف ملاسلطانعلی گنابادی(همان کسیکه آقای حس نزاده آملی مطالعه کتاب بیان السعاده اورابه مریدان سفارش میکند!)
۱- آقای حسن زاده آملی مطالعه کتاب بیان السعاده رابه مریدان وطلاب برای سیر وسلوک سفارش میکند!(جزوه ای در قم پخش شده بودکه در راه سیر وسلوک این کتاب را بخوانند)
۲-تعریف از این کتاب واهی ومنحرف (فیلم آن را درپایین دریافت ومشاهده کنید)
حضرت علامه حسن حسن زاده آملی با توجه به اینکه در بیشتر آثار خود به تفسیر ایشان اشاره داشته اند و همینطور تعدادی شاگردان ایشان که از دوستان فقیر هستند استماع نمودم که در کلاسها و درسها بسیار به تفسیر جناب سلطانعلیشاه توصیه نموده و اشاره به مطالعه و تدبر در آن می نمایند. حضرت علامه همینطور در کتاب مستطاب گنجینه گوهر روان در استناد به مطلبی از تفسیر شریف حضرت شهید آورده اند : چنین می فرماید مفسر کبیر سلطان محمد جنابذی رضوان الله علیه در تفسیر قویم قّیم بیان السعاده فی مقامات العباده …..(۴) همچنین ایشان در کنگره سید حیدر آملی واقع در دانشگاه صنعت نفت دانشگاه شمال – آمل مورخه ۲۱ آذر ماه ۱۳۸۱ در مورد حضرت آقای سلطانعلیشاه می فرمایند: تفسیر بیان السعاده را بنده شنیده بود که انسان بزرگواری (نوشته است) که خیلی هم میدان داره و خیلی هم استاد خدمت کرده و تفسیر بیان السعاده اش هم خیلی ارزشمنده و چاپ اول تفسیر بیان السعاده که به دستم رسید با او محشور بودم دیدم سوره بقره را ۵ آیه اول وجوه قرائت که هر وجوهش یک معنای خاص می دهد، وجوه ۵ آیه سوره مبارکه بقره را که هر وجهش یک معنای خاص می دهد را آنهم صحیح و قوی آن را و نه ضعاف آن را بیان کرده ۱۱۴۸۴۲۰۵۷۷۰۲۴۰ وجه قرائت شده که هر کدام یک معنا دارد….
۴-استاد داود صمدی آملی که از زبده ترین شاگردان علامه حسن زاده آملی میباشند ایشان همچون استاد خود علامه حسن زاده آملی ، در دروس خود اشارات زیادی به تفسیر جناب سلطانعلیشاه نموده و به شاگردان خود تفسیر و همچنین شرح کلمات قصار باباطاهر ایشان را توصیه مینمایند