من در همه مدتیکه با علامه فاضل تونی رضوان الله تعالی علیه محشور بودم و از محضرش استفاده می کردم، یک کلمه حرف تند و درشت و یک با اختم و ترش رویی از او ندیده ام، فقط یک روز که می بایستی اول طلوع آفتاب سر درس حاضر باشیم، چند دقیقه دیر شد؛ فرمود: چرا دیر آمدید؟
عرض کردیم اختلاف افق از مدرسه مروی تا اینجا موجب این تفاوت شده است، تبسم فرمود و شروع به درس نمود.
آن بزرگوار روحی فداه خیلی خوش محضر بود.
اصرار داشت که درس ما در اول طلوع آفتاب باشد، و به مطایبه میفرمود: در این وقت هم استاد می فهمد که چه می گوید و هم شاگرد می فهمد که چه می شنود، و چون آفتاب بالا آمده است استاد می فهمد که چه می گوید اما شاگرد نمی فهمد که چه می شنود، و در بعد از ظهر نه آن می فهمد که چه می گوید و نه این می فهمد که چه می شنود.
منبع:کتاب جمع پراکنده برگرفته از سایت صالحین