هو

يك دار وجود است بترتيب مراتب‏

يك مرتبه اش ممكن و يك مرتبه واجب‏

ترتيب چه باشد كه اضافت نشود راست‏

آنجا كه يكى هست و دگرهاست سوالب‏

ممكن چه بود خلق و خلق است چه تقدير

تقدير چه حد است و حديست چه لازب‏

مظهر چه و ظاهر كه و مجلى چه و مجلى‏

اول كه و آخر كه و حاضر كه و غائب‏

اطوار و شئونى است كه يك ذات نمايد

از ظاهر و از باطن و از طالع و غارب‏

خلقت شده حاجب چه حجابى كه ز واجب‏

رو تافتى اى بيخبر از واجب و حاجب‏

مطلوب تو آنست كه اندر طلب تو است‏

او طالب و مطلوب و تو مطلوبى و طالب‏

از زايجه ديده نجم است كه حاسب‏

گفتش كه بود طالع تو طلعت واجب‏

منبع:دیوان اشعار علامه حسن حسن زاده آملی