1- به بسم الله الرحمن الرحيم است   ظهورى كز حديث و كز قديم است
2- عوالم را كه بيرون از شمار است   بدور محور نوزده مدار است
3- اشارت شخص عاقل را بسند است   حروف بسلمه بنگر كه چند است
4- وجود واحد اندر علم اعداد   دو جسم اند و بيك روح اى نكو ياد
5- ولى در روحشان سرى عظيم است   كه بسم الله الرحمن الرحيم است
6- بود پس مر ترا اين جمله شاهد   كه هستى نيست جز يك شخص ‍ واحد
7- در آغاز حديد و اخر حشر   تمام سوره نسبت بود نثر
8- كه اين شخص است حق جل جلاله   كه اين شخص است حق غم نواله
9- جلال او شئون كبريايى است   نوال او شجون ما سوايى است
10- بترويج جلالش با نواش   تماشا كن بدين حسن جمالش
11- زمين حسن و زمان حسن آسمان حسن   عيان حسن و نهان حسن و ميان حسن
12- همه حسن اند و ظل حسن مطلق   همه فرعند و از آن اصل مشتق
13- همه حسن و همه عشق و همه شور   همه وجد و همه مجد و همه نور
14- همه حى و همه علم و همه شوق   همه نطق و همه ذكر و همه ذوق
15- درين باغ دل آرا يك ورق نيست   كه تار و پودش از آيات حق نيست
16- گلشن حسن هست و چون گل هست خارش   تو خارش راكنى تحقير و خوارش
17- زحسن و قبح در تشريع تكوين   ببايد فرق اندرين و آيين
18- چه خوش گفتند دانايان يو نان   كه عالم قوسموس است ايغريران
19- بدان معنى قوسموس است زينت   مگر در ديده ات باشد جز اينت
20- جهان را وحدت صنع است و تدبير   مراد را وحدت نظم است و تقدير
21- ندارد اتفاقى نظم دائم   نه بر آن وحدت صنع است قائم
22- پس از اتفاق صنع دلربايش   نگر در غايت حسن و بهايش
23- كه زينت غايت حسن و بهايى است   فزون از دلربايى جان فزايى است
24- تويى حق را بوسع خويش جويان   ولى حق با تو انيانت گويان
25- كه اندر سير اطوار شهودى   زبود من ترا باشد نمودى
26- بلى بيرون بيا از كفر و بدعت   بده جانرا از نور علم وسعت
27- تو از چشم دل بى نور تاريك   نبينى ياكه بينى تنگ و باريك
28- زدست تو بنفس تست ظلمت   كه بيچاره بود دائم به ظلمت
29- بهر سور و كنى الله نور است   چرا چشم دل و جان تو كور است
30- تو از نور خدايا بى جوانى   نشاط اينجهان و آنجهانى
31- بيا بشنو ز اوصاف جوانان   كه حق فرمود اندر كهف قرآن