تاریخ انتشار: 1399/03/14
1- به بسم الله الرحمن الرحيم كه عقل اندر صراط مستقيم است
2- نزاعى در ميان نفس و عقلست جهنم هست و در هل من مزيد است
3- ترا اعدى عدو نفس پليد است جهنم هست و در هل من مزيد است
4- صراط عقل بسم الله باشد كه انسان را همين يك راه باشد
5- دگر راهى كه پيش آيد بناگاه نباشد غير راه نفس گمراه
6- نمى بينى كه لفظ نور مفرد بقران آمده است اى مرد بخرد
7- وليكن لفظ ظلمت هر كجاهست بجمع آمد كه كثرت را روا هست
8- كه تا دانى ره حق جز بيكى نيست همان نور است و اندر آن شكى نيست
9- بلى اين حكم چون آب زلال است كه بعد از حق قط راه ضلال است
10- صراط الله تويى ميباش بيدار خودت ابر صراط حق نگهدار
11- خدا هم بر صراط مستقيم است صراط رب در او سرى عظيم است
12- چه حق سبحانه عين صراط است كلامى نه خلاط و نه وراط است
13- من و توجدول بحر وجوديم من و تو دفتر غيب و شهوديم
14- ازين جدول بيابى هر چه يابى چو اين دفتر نمى يابى كتابى
15- يكايك ما سوى از عقل اول گرفته تا به آخر هست جدول
16- بلى يك جدول او جبرئيل است ولى كامل بسان رود نيل است
17- گر از قيد خودى وارسته باشى ازين جدول بحق وابسته باشى
18- چنانكه عقل را باشد محقق نشايد طالب مجهول مطلق
19- همين حكم محقق در خطابست كه با مجهول مطلق نا صوابست
20- خطاب ما بود با حق تعالى ازين جدول كه بخشيده است ما را
21- از ينجا فهم كن معنى مشتق كه مستقيم ما از حق مطلق
22- حديث اشتياق اى يار اگاه در اين معنى بود نور فرار راه
23- بيانش را نمودم در رسائل بجوار نهج و از انسان كامل
24- از اينجا فهم كن اسم و مسمى كه ره يابى به حل اين معمى
25- كه اسم عين مسمى هست ولاغير و هم غير مسمى هست و لا ضير
26-ازينجا فرق خالق بين مخلوق كه خالق رازق است و خلق مرزوق
27-رواياتى كه در اسم و مسمى است لسان صدق حل اين معمى است
28-نهفته گر چه ميبايد بود راز سخن از اسم اعظم گشت آغاز
29- ترا اين جدول آمد اسم اعظم كه هر موجود هم داراست فافهم
30- تو از اين حصر سر وجودى همى يابى مقامات شهودى
31- امام صادق از اين اسم اعظم عجب نقشى زده بر آب و آدم
32- يكى پرسيده از آن قطب عالم كدامين اسم باشد اسم اعظم
33- جواب فعلى از قولى به تاثير بسان لفظ اكسير است و اكسير
34- مثالش داد نزد جمع اصحاب كه مى رواند رين حوض پر از آب
35- هم آنانرا به منع از نجاتش كه تا مايوس گرديد از حياتش
36-زسر سر او توحيد فطرى مبرى از ترويهاى فكرى
37- طلوع كرده است چون خورشيد خاور كه حكم حق بر او گرديد دارو
38- به يا الله اغثنى ندا كرد جوابش را امام آندم عطا كرد
39- بدو فرمود اين است اسم اعظم كه يعنى خود تويى اى ابن آدم
40- چو از هر در در ايد نا اميدى به اسم اعظمت آنكه رسيدى
41- چو از هر جا اميدت قطع گرديد بيابى دولت سلطان توحيد
42- چو دارى اسم اعظم اى برادر چرا سر گشته اى زين در به آن در
43- بيا و گوش دل را مى نما باز سخن از اسم اعظم گويمت باز
44- نباشد هيچ اسمى اسم اصغر كه اكبر بايد از الله اكبر
45- در اين معنى حديثى از پيمبر معطر سازدت چون مشك اوفر
46- سوالش كرده اند از اسم اعظم بپاسخ اينچنين فرموده خاتم
47- كه هر اسم خداوند است اعظم چه او واحد قهار است فافهم
48- خدا را نيست اسمى دون اسمى كه قسمى است و دون قسمتى
49- چو قلبت را كنى تفريغ از غير بهرامش بخوانى باشدت حيز
50- زاسم اعظمت بشنود گر بار كه تا گردد روان تو گهر بار
51- هر آن اسمى كه در تعريف سبحان به از اسم دگر بينى همى دان
52- كه آن نسبت به اين اسم است اعظم زعينى و جزا و والله اعلم
53- بترتيب است چون تعريف دانى تو وجه جمع اخبارى كه خوانى
54- اثر از لفظى و كتبى است حاصل ولى عنى است ذى ظل و جز او ظل
55- بود پس كون جامع اسم اعظم چنو اعظم نيابى درد و عالم
56- بيك معنى ديگر اسم اعظم بنزد اهل حق آمد مسلم
57- هر آن اسمى كه وى از امهاتست چه ام فعل و چه وصف و چه دانست
58- بود آن اعظم از اسماى ديگر كه آنها سادان اويند يكسر
59- مثالش را بگويم باتو فى الحال قدير و با همه اسماى افعال
60- عليم و ديگر اسماى صفاتست چو حى از امهات اسم داتست
61- همه اسماى افعال و صفاتست كه شرط يك يك آنها حياتست
62- پس اعظم از همه حى است و خود دل از آنكه حى بود دراك فعال
63- چو ذات واجبى حى است و قيوم ترا پس اسم اعظم گشت معلوم
64- زاسم اعظمت اسم يقين است ولى مشروط بر شرط يقين است
65- چه اسم اعظم است از بهر سالك يقين حادثه فرزند مالك
66- بهراسمى كه سرت هست ذاكر ترا سلطان آن اسم است حاضر
67- بهراسمى تو را نور الهى بود آب حيات آب و ماهى
68- در اوفاق و حروفت اروفوقست حروف اجهزط از آن حروفست
69- كه اسم اعظمش اوتاد گفته است چو بدو حش بسى سپر نهفته است
70- به تحقيق دگر ادذر زولاهم يكايك را بدان از اسم اعظم
71- نكات ديگرم اندر نكات است كه روزى تو در انجا برات است
72- سخن از اسم اعظم هست بسيار ولى از آن خود را و نگهدار
73- گذشتيم و سخن سر بسته گفتيم بسى در سره يكسره سفتيم
74- ازين سر مقنع از برايت عجب كشف غطايى شد عطايت
75- توتا اندر صراط مستقيمى روح و ريحان و جناب نعيمى
76- چو اين جدول نمايى لاى روبى ترا باشد عطاياى ربوبى
77- قلم آمد بفرياد و به دلدل كه تا حرف آورم از دفتر دل
برچسبها: سایت استاد رمضانی, [۲۹.۰۵.۲۰ ۱۸:۴۰] علامه حسن زاده, علامه, عرفان, علما, بزرگان, سیروسلوک،عرفان عملی, فلسفه, هندسه, نجوم, شعر, علوم, علم, عرفان اسلامی, شیخ عارف؛ واصل به مقام قرب, الله, فانی به الله, باقی بلله, فقیه, فقیه صمدی, عارف مکاشف, مکاشفه, حساب, محقق, متحقق, اسرار, اشعار, تفسیر انفسی, حسن زاده, آملی, ریاضیات, جبر, کمال, انسان, انسان کامل, عرش, عرفانی, عرفا, زندگینامه, اثر, آثار, شعر عرفانی, قم, تهران, بزرگان, مشاهیر, جملات, جملات ناب, نکات ناب, اساتید, فنون, معارف, تدریس, واصل, عارف واصل, فصوص, علامه طباطبایی, ابن سینا, پندهای حکیمانه, دستور اخلاقی, توصیه های سیرسلوکی, دستو رالعملهای عرفانی، کتاب عرفانی، عرفان عملی ، ابن عربی ، سهروردی ، سبک زندگی، سبک زندگی قرآنی ، سبک زندگی ایرانی، فلسفه غرب، علامه، حضرت علامه، ابوالفضائل، موسسه ، موسسه آوای توحید، آوای توحید، موسسه علمی تربیتی آوای توحید، مدرسه معرفتی،ملاصدرا، متعالیه، سبزواری ، ملاهادی، شعرانی، قمشه ای ، رهبری، امام خمینی، عرفان نظری، صدرالدین قونوی، استاد ضیایی، استاد صمدی، استاد حسینی ، استاد حسن رمضانی، استاد یزدان پناه، استاد حسین علیپور ، استاد خسروپناه، علامه طباطبایی، الهی طباطبایی، آموزش مجازی، علوم انسانی، علوم اسلامی توحید ، انسان کامل، حوزه علمیه قم، حرم مطهر، حرم ، عرفا، صوفیه، عارفان صدراسلام، خانقاه، خواجه نصیرالدین طوسی، وحدت وجود، حرکت جوهری ، فیلسوف، فلسفه اسلامی، مصباح الانس
نظرات