جناب حجه الاسلام و المسلمين ابراهيميان امام جمعه محترم آمل در بيان خاطره اى مى فرمايند:
بنده شبى استاد علامه را در رويا ديم ، مسجدى بود و سكويى و جمعيتى و ستونى .
ايشان بر بالاى سكو مشغول سخنرانى بودند. جمعيت روى به ايشان داشتند. من بيچاره بر ستونى تكيه داده ، پشت به ايشان كردم . جمعيت همه رفتند، هيچ كس نمانده بود جز ايشان و من . آنگاه رو به ايشان كردم . مرا بر بالا خواند نزد ايشان رفتم . دو دست مبارك به زير گوش من نهادند و اين جمله را بر من قرائت فرمودند:
الحمد لله الذى جعلنا من المتمسكين بولايه مولانا اميرالمؤمنين (عليه السلام ) .
و به راستى كه هنوز آن دعاى جانبخش در جانم طنين انداز است و ان شاء الله كه مرا از اين دعاى جان پاك ، ثمراتى فراوان خواهد بود.