گذشتن از ثواب دنيوى
در بحار، به نقل از اختصاص آمده كه : فرزدق حكايت كرده است :
سالى همراه عبدالملك در حج بودم . او به على بن الحسين بن على بن ابى طالب عليه السلام نظرى افكند و براى تحقير او گفت : او كيست ؟
پس من نيز بالبداهه ، قصيده را سرودم كه : او پسر بهترين بندگان خداست و او تقى و طاهر العلم است تا آنكه آنرا به اتمام رسانيدم .
عبدالملك ، سالى هزار دنيا به او صله مى كرد كه پس از ماجراى قصيده ، آنرا قطع كرد. فرزدق شكايت به على بن الحسين عليه السلام برد و از ايشان درخواست نمود تا در اين باره با عبدالملك گفت و گو كند. امام فرمود: من ، همان اندازه كه او تو را مى بخشيد، تو را مى بخشم ؛ پس مرا از سخن گفتن با او باز دار.
فرزدق عرض كرد: اى فرزند رسول خدا! به خداوند قسم ، كه ثواب خداى عز و جل در آجل ، نزد من بهتر است از ثواب دنيا در عاجل .
اين ماجرا به گوش معاويه بن عبدالله بن جعفر طيار رسيد و او از سخاوتمندان و ادبا و ظرفاى بنى هاشم محسوب بود، معاويه به فرزدق گفت : اى ابافراس ! به گمانت چه قدر از عمرت باقى است ؟
فرزدق جواب داد: بيست سال .
معاويه گفت : اين بيست هزار دينار، كه از مال خودم مى باشد به تو مى دهم ، پس ابو محمد - اعزه الله - را معاف كن !
فرزدق پاسخ داد: من ابو محمد را ملاقات كرده ام و او از دارايى خويش ، به من بذل فرمود؛ ولى به عرض ايشان رساندم كه براى اجر اخروى عمل خود، از ثواب دنيوى اش گذشتم .
منبع:فضایل و سیره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملی