کلمه نود و هشت رساله صد کلمه در معرفت نفس
آن كه در قرآن و انسان تعقل كند , قرآن را سفره پر نعمت رحمت رحيميه الهى , و وقف خاص انسان يابد , هم آن را بى پايان يابد كه كتاب الله است .قل كل يعمل على شاكلته. و هم اين را كه حد يقف براى او نبود , چنان سفره براى چنين كسى گسترده است .
قرآن حروف آن اسرار , كلمات آن جوامع كلم , آيات آن خزائن , سوره هاى آن مدائن حكم , مدخل آن باب رحمت ( بسم الله الرحمن الرحيم ) , وقف خاص مخلوق فى احسن تقويم , واقف آن رحمن و موقوف عليه آن انسان است .
و با توجه بدين كه علم و عمل انسان سازند و جزاء نفس عمل است و صورت هر انسان در آخرت نتيجه عمل و غايت فعل او در دنيا است , به سر گفتار قرآن و نبى و وصى رسد كه :
( يس و القرآن الحكيم , انا مدينة الحكمة و هى الجنة و انت يا على با بها , ان درجات الجنة على عدد آيات القرآن فاذا كان يوم القيامة يقال لقارىء القرآن اقراء وارق ) .
قرآن حكيم است و آيات او حكمت است و حكمت بهشت است و درجات بهشت به عدد آيات قرآنند و جانى كه حكمت اندوخته است شهر بهشت است و ولايت در اين شهر .
آرى ولايت در بهشت است , ولايت زبان قرآن است , ولايت معيار و مكيال انسان سنج است , و ميزان تقويم و تقدير ارزش انسانها است . پس هر كس صحيفه وجود خود را مطالعه كند كه تا چه پايه قرآن است يعنى مدينه حكمت و شهر بهشت است . رساله( قرآن و انسان) ما را در اين نكته عليا , رتبه والاست