کلمه هفتاد و دو رساله صد كلمه در معرفت نفس
آن كه در آثار ملكات علوم و اعمال خود در خواب و بيدارى بينديشد، آنها را مواد صور برزخيه خود بيند، و به سر «النوم اخ الموت» پى برد.
آن صور، قالبهاى مثالى اند و به ابدان مكسوب يا مكتسب تعبير مى شوند، مكسوب در صور ملكات حسن كه «لَها ما كَسَبَتْ*»، مكتسب و در قالبهاى ملكات قبيح كه «عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ» چه افعال فعلى را به خلاف فطرت از راه احتيال و خدعه انجام دادن است كه از آن تعبير به ناصواب و معصيت و گناه مى شود، پس آن مواد به منزلت ارواح، و اين صور به مثابت ابدان اند و روح الارواح نفس آدمى است كه آن صور همه از منشئات او را قائم بدويند.