کلمه 67 رساله صد كلمه در معرفت نفس
آنكه در اختلاف امزجه و نفوس آنها تأمل كند، مى بيند انسانى غنى است، يعنى گول است و او را از فكر فائدتى نباشد، و ديگرى به قدرى ثقافت و حدت ذهن دارد كه غنى است، يعنى از تعلم و تفكر بى نياز است، و بين اين دو را مراتب بسيار است.
اين غنى داراى روح قدسى و مؤيد به روح القدس است، و از او تعبير به صاحب نفس مكتفى مى كنند.
و چون مفيض على الاطلاق فعليت محضه است و در فاعليت تام، و فيض او على الدوام فائض است، و نفس مكتفى هم در قبول تام است، لذا چنين نفسى مظهر و مصداق تام اسماى تعليمى و تكوينى:«عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها» «، وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ».و واسطه فيض و امام معصوم است.