آنكه در منزل يقظه قدم نهاد و عارف به منطق وحى است، براى او شايسته است كه يك دوره قرآن كريم را به دقّت به اين عنوان قرائت كند:
اسمائى را كه پروردگار متعال بدانها خويشتن را وصف مىفرمايد و نيز آنچه را ملائكه او را بدانها نداء مىكنند و نيز دعاى انبياء و اولياء را كه خداوند سبحان در پيشآمد شدائد اوضاع و احوال آنان از زبانشان نقل فرموده است كه در آن شدائد احوال و اوضاع خداى تعالى را به اسمى خاصّ و دعائى مخصوص خواندهاند انتخاب كند.
چه اينكه نمونه آن شدائد احوال بر ديگران به فراخور قابليّت و شرائط زمانه و روزگار آنان پيش ميايد، و كأنّ هريك از آن اشخاص و حالات عنوان نوعى دارد كه در هركوره و دوره و در هر عصر و زمان در ديگران طورى ظهور و بروز مىنمايد، اين كس نيز در پيشآمدهاى زندگى خود كه مشابه با آن حالات است خداوند را بدان اسم و دعا و ذكر و مناجات بخواند و آن را وسيلت نجات و سعادت خود قرار دهد چنانكه از تدبّر و غور در بسيارى از آيات، و تأمّل و دقّت در بسيارى از روايات حثّ و تحريص بدين دستور العمل استفاده مىشود، و رساله «نور على نور در ذكر و ذاكر و مذكور» ما را درين مطلب اهمّ، اهميّت بسزاست.
مثلا چون انسان يونسى مشرب شده است خداى جلّ جلاله را به ذكر يونسى بخواند كه: لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ. و چون ايّوبى مشهد شده است حق تعالى را به نداى ايّوبى نداء كند كه:
أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ و على هذا القياس.
منبع: صد کلمه در معرفت نفس و گنجینه گوهر روان