تاریخ انتشار: 1399/03/30     
در محضر استاد

 

 

من كه باشم كه بر آن خاطر عاطر گذرم‏ 
لطف ها مى‏كنى اى خاك درت تاج سرم‏  

 

در جلسه درس آن جناب(علامه رفیعی قزوینی) شركت كردم، دو درس مى‏فرمود: يكى معقول كه كتاب اسفار بود، و ديگرى درس خارج فقه. چون شروع به تقرير درس فرمود، گويى درياى متلاطم و بحر زخّارى به حرف آمد. در اثناى تقرير چه كدها و مفاتيح علمى كه امّهات و اصول معارف اصيل انسانى و قرآنى‏اند، از بيانات و اشارات او استفاده مى‏كرديم؛ و همچنين از دقّت و باريك‏بينى و نازك‏يابى ايشان در مسائل فقهى.
در اين انديشه افتادم كه اين بزرگمرد در قزوين به سر مى‏برد- نهنگ آن به كه با دريا ستيزد- بايد در آنجا چه شاگردانى داشته باشد و چه كسانى را تربيت كرده باشد كه از اين شخصيت جهانى بهره‏ ها برده اند. جلسه درس آن روز به پايان رسيد و به مدرسه مروى برگشتم و درسها را نوشتيم و يادداشت كرديم. فردا كه به محضر استاد علّامه شعرانى رسيديم، پرسيدند به درس آقاى قزوينى شركت كرده‏ايد؟ عرض كردم در كنار درياى ديگرى نشسته‏ام. فرمودند آن محضر را مغتنم بدار.
هفته ‏اى به سر نيامد كه بعد از درس به من اشاره فرمود: شما باشيد. آقايان همدرس رفتند و بنده برخاستم به نزديكش آمدم و خم شدم و زانويش را بوسيدم و گفتم آقا جان امرى داريد؟ فرمود: خواستم از شما حال بپرسم و از درسها و اساتيد شما باخبر باشم.
عرض كردم فعلا در محضر اين عزيزان: آقا ميرزا ابو الحسن شعرانى، آقا شيخ محمّد تقى آملى، آقا ميرزا أحمد آشتيانى، آقا شيخ محمد حسين فاضل تونى، و آقا ميرزا مهدى إلهى قمشه‏ اى به معقول و منقول و تفسير و هيئت و رياضيات و طبّ اشتغال دارم. سپس از يك يك آنان و درس من در محضرشان استفسار فرمود، تا سخنم بدين جا رسيد كه اكنون در طبّ شرح اسباب، و در هيئت استدلالى به ترتيب كلاسيكى مجسطى بطليموس به تحرير خواجه طوسى را در محضر استاد شعرانى درس مى‏خوانم. بسيار از علّامه شعرانى شگفتى نمود و گفت: آفرين، ايشان چنين كسى است؟! بعد از آن از درسهاى ديگرم پرسيد و پاسخ شنيد و فرمود: «همين، خواستم از شما باخبر باشم». رخصت طلبيدم و برخاستم.
هفته دوم آمد و يك دو روزى بگذشت و باز بعد از درس به من اشاره كرد كه شما باشيد. من نشستم و رفقا رفتند و فرمود: شما اظهار داشتيد كه شرح قيصرى بر فصوص الحكم را در محضر آقاى فاضل تونى درس خوانده‏ايد. گفتم: آرى. فرمود:
مصباح الأنس را درس خوانده‏ايد؟ گفتم: خير. فرمود: حاضر هستيد كه مصباح الأنس را با هم، مشروط به اين كه دو به دو من و شما باشيم، مباحثه كنيم؟ دست و زانويش را بوسيدم و اشك شوق در چشمم حلقه زد و عرض كردم:


من كه باشم كه بر آن خاطر عاطر گذرم‏ 
لطف ها مى‏كنى اى خاك درت تاج سرم‏  

 

 

 

منبع: کلمه 570- هزار و یک کلمه

برچسب‌ها: علامه حسن زاده, علامه, عرفان, علما, بزرگان, سیروسلوک،عرفان عملی, فلسفه, هندسه, نجوم, شعر, علوم, علم, عرفان اسلامی, شیخ عارف؛ واصل به مقام قرب, الله, فانی به الله, باقی بلله, فقیه, فقیه صمدی, عارف مکاشف, مکاشفه, حساب, محقق, متحقق, اسرار, اشعار, تفسیر انفسی, حسن زاده, آملی, ریاضیات, جبر, کمال, انسان, انسان کامل, عرش, عرفانی, عرفا, زندگینامه, اثر, آثار, شعر عرفانی, قم, تهران, بزرگان, مشاهیر, جملات, جملات ناب, نکات ناب, اساتید, فنون, معارف, تدریس, واصل, عارف واصل, فصوص, علامه طباطبایی, ابن سینا, پندهای حکیمانه, دستور اخلاقی, توصیه های سیرسلوکی, دستو رالعملهای عرفانی، کتاب عرفانی، عرفان عملی ، ابن عربی ، سهروردی ، سبک زندگی، سبک زندگی قرآنی ، سبک زندگی ایرانی، فلسفه غرب، علامه، حضرت علامه، ابوالفضائل، موسسه ‌، موسسه آوای توحید، آوای توحید، موسسه علمی تربیتی آوای توحید، مدرسه معرفتی،ملاصدرا، متعالیه، سبزواری ، ملاهادی، شعرانی، قمشه ای ، رهبری، امام خمینی، عرفان نظری، صدرالدین قونوی، استاد ضیایی، استاد صمدی، استاد حسینی ، استاد حسن رمضانی، استاد یزدان پناه، استاد حسین علیپور ، استاد خسروپناه، علامه طباطبایی، الهی طباطبایی، آموزش مجازی، علوم انسانی، علوم اسلامی توحید ، انسان کامل، حوزه علمیه قم، حرم مطهر، حرم ، عرفا، صوفیه، عارفان صدراسلام، خانقاه، خواجه نصیرالدین طوسی، وحدت وجود، حرکت جوهری ، فیلسوف، فلسفه اسلامی، مصباح الانس
اشتراک گذاری:
نظرات

اطــلاعــات تــمــــاس:

دفـتـر و ساختـمان آموزشـی: قم، خیابان معلم ، بلوار جعفر طیار ، نبش کوچه چهارم 

کدپستی: 3715696797

 

آموزش حضوری و مجازی (ساعت13 تا 18):
09906265794

ارتباطات و روابــط عمــومــی: 09906265794