از رساله ((رتق و فتق )) حضرت علامه عارف حسن زاده آملی بشنو:
((9- نتيجه نهم نكاح انسانهاى نخستين با يكديگر است كه در هر دوره اى پس از انطباق معهود اولا به تولد مرد و زن متعدد متكون مى شوند - قوله سبحانه : و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حماء مسنون (حجر /28)...
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
خير من صحبت من ولهك بالاخرى ، وزهدك فى الدنيا، و اعانك على الطاعه ؛ بهترين كسى كه با او مصاحبت و رفاقت مى كنى آن كس كه تو را مشتاق آخرت و متنفر از دنيا گرداند.......
شيخ الرئيس در مقام عرفان مى گويد: عارف ، خوشرو، و خندان و متبسم است و از روى تواضع به كوچك تر، همان طور احترام مى كند كه به بزرگ تر، و از ديدن افراد گمنام ، همان قدر خوشحال مى شود كه از ديدن افراد نامدار؛ .........
اين نماز كه به حسب ظاهر در اينجا قيام ، قعود، حركات و اعراض است ، ظل آن نمازى است كه با او محشورى و او با تو محشور است ، آن نمازى كه حى است و نمى ميرد، ...........
الهى ! قرآن و انسان و عرفان و برهان يكى اند و.......
علامه حسن زاده آملی: بعضى از اهل وحدت مى گويند كه سالكان بر دو قسم اند....
عالمى در جمعى گفته بود: من از خدا داراترم !
همه او را سرزنش كرده ، طردش نمودند، اما او محكم ايستاده بود و همين ادعا را تكرار مى كرد و بالاخره از او توضيح خواستند، گفت : خدا مرا دارد و من خدا را. آيا من دارتر از خدا نيستم !!..................
در روايات فريقين آمده است كه : سوره اخلاص ثلث قرآن است و قرائت آن معادل ثلث قرآن . ...........
محمد بن اسماعيل بخارى به اسنادش از عبد الله بن عباس روايت كرده است كه : عبدالله بن عباس گفت : هنگامى كه بيمارى پيامبر صلى اله عليه و آله (همان بيمارى كه منجر به رحلت آن حضرت شد) شدت گرفت ، حضرت فرمود: كاغذ و دوات بياوريد تا براى شما چيزى بنويسم كه بعد از من گمراه نشويد.........
علامه حسن زاده آملی:
در ابتداى فص عيسوى از فصوص الحكم مى گويد:
وقتى روح الامين ؛ يعنى جبرئيل عليه السلام براى حضرت مريم عليها و عليه السلام به صورت بشرى كامل متمثل شد،
انسان از بين رفتنى نيست ، باقى و بر قرار است ، منتها با يك معنى لباس عوض مى كند و به يك معنى جا عوض مى كند، از رحم مادر به دامان مادر به گهواره ، به مكتب و مدرسه و... انسان موجودى است ابدى و بر اساس قرآن و عرفان و برهان ، علم و عمل انسان سازند........
س : اسم اعظم كدام است ؟
ج : سيد عليخان شيرازى مدنى در كتاب (( كلم طيب )) نقل فرموده است كه اسم اعظم خداى تعالى آن است كه افتتاح او (( الله )) و اختتام او (( هو )) است و حروفش نقطه ندارد....
از مرحوم استاد علامه طباطبائى در بيان نامه مرحوم آميرزا جواد آقا كه فرمود: (( آن وقت به عالم خيالش ملتفت مى كردند )) يعنى چه ؟ فرمود: آقا انسان بدانچه علم پيدا مى كند همه در صقع نفس او است ، همه عالم مثال علم او است ......
وجود و واحد اندر علم اعداد دو جسم اند و به يك روح اى نكو ياد
ولى در روحشان سرى عظيم است كه بسم الله الرحمن الرحيم است....
تمثل از سيماى محمد (ص )
در مبارك سحر ليله چهار شنبه هفدهم ربيع المولود 1402 هجرى قمرى مطابق بيست و سوم در ماه 1360 هجرى شمسى فرخنده ميلاد خاتم النبياء (عليه السلام ) و وصى او صادق آل محمد عليه الصلوه و السلام كه به ترقيم رساله انه الحق - به عنوان يادنامه استاد علامه طباطبايى كه سب شصتم از رحلت آن جناب بود - اشتغال داشتم .........
در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى كه در مسجد جامع آمل سرگرم به صرف و تهجد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم ؛ در رؤياى مبارك سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل كردم و به زيادت جمال دل آراى ولى الله اعظم ، ثامن الحجج ، على بن موسى الرضا - عليه و على آبائه و ابنائه آلاف التحيه و الثناء - نائل شدم ........
در بعد از ظهر جمعه هشتم ذوالحجه 1387 هجرى قمرى . كه روز ترويه بود، در حالتى بودم كه ديدم صداى اذان به گوشم مى آيد و تنم مى لرزد، و مؤذن در پهلوى راست من ايستاده است ، ولكن ....
این کمترین حسن حسن زاده طبری آملی گوید:
در صبح روز شنبه نهم ذی الحجه1387 ه ق (روز عرفه) به امتثال دستوری که از استادم علامه طباطبایی صاحب تفسیرعظیم المیزان –روحی فداه- اشتغال داشتم ...........
اينجانب بنابر فرموده شيخ الرئيس كه فرمود: از عوامل ضعف بينايى چشم ، خوابيدن با شكم سير است و لازم است بين غذاى شب و خوابيدن فاصله انداخت .، هميشه مقيد بودم شام را سر شب صرف كنم تا فاصله مورد نظر شيخ را مراعات كرده باشم كه مبادا خداى نكرده چشمم كه يكى از مهم ترين سرمايه هاى كسب دانش و پيمودن راه كمال است ضرر ببيند و اين امر سبب شود كه از تحصيل علم و كمال باز بمانم (يا در شب حتى الامكان از خوردن غذا خوددارى كنم . ).....
در حديث ريان بن شبيب از امام رضا عليه السلام نقل است كه آن حضرت فرمود: اى پسر شبيب ! اگر مى خواهى كه به درجات اعلاى بهشت رسى ، با ما باش ! به غم ما غمگين باش و به شادى ما شاد! ......