«طایفه جنّ مانند طایفه انس داراى مذاهب گوناگون اند، جز این که سنّى ندارند، براى این که در میان ما کسانى هستند که در واقعه غدیر خم حضور داشتند و شاهد ماجرا بوده اند»
سه مطلب زیر از سه کتاب حضرت علامه حسن زاده آملی درباره نظریه تکامل داروین است:
در اصطلاح منجمین ارض بر کره خاک گفته می شود که آب بر اکثر آن احاطه دارد ، اما به این معنی در قرآن نیامده است
همچنین آن دست مبارک و تبارک الله احسن الخالقین که این صنع شگفت انسان را آفرید کتابى براى نگهدارى این صنعت به نام قرآن در کنارش گذاشت، دستورات این کتاب باید در متن افعال و احوال انسان و اجتماع او پیاده شود تا حیات انسانى به دست آورد و صاحب مدینه فاضله گردد.
مهر مهرویان حسن را دین و آیین است و بس
کفر باشد مهر مهرویان ز دل برداشتن
الهی ، خانه کجا و صاحب خانه کجا ؟ طائف آن کجا و عارف این کجا ؟
احمد بن اسحق مى گوید: خدمت امام هادى علیه السلام نوشتم که نظر مبارکشان در مورد دیدن خداوند متعال چیست؟
لاجرم وجود اعضاء و قوا را به لغو و فضول نسبت نکند بلکه حق داند و با نبودن یکی از آن ها نفس را در کارش مختل یابد، امّا وحدت در کثرت و کثرت در وحدت بیند، وحدتی قاهر و محیط و کثرتی مقهور و محاط.
قصیده یا علی از حضرت علامه حسن زاده آملی که هر بیت آن ناظر به آیات و روایات در مورد حضرت امام امیرالمومنین علی وصی علیه السلام است:
گویم: آن که خدا دارد چرا بى نور است؟
و شاءن همه موجودات نیز این است که معقول و معلوم وی گردند ، پس از تو حرکت و از خدا برکت!
امید آنکه در حوزه هاى علمیه صحف ادعیه و اذکار که از ائمه اطهار ما صادر شده اند و بیانگر مقامات و مدارج و معارج انسانند از متون کتب درسى قرار گیرند و در محضر کسانى که زبان فهم و اهل دعا و سیر و سلوکند و راه رفته و راه نمایند درس خوانده شوند.
ز لطف تو دگر نبود فنايم براى تو ابد باشد بقايم
ز عين ثابتم تشويش دارم نمى دانم چه اندر پيش دارم
كه در اول هر آنچه شد مسجل همانست و نمى گردد مبدل
چه خواهى كردن اى سلطان مطلق به رسمى كان ز ذات تست مشتق
چه بتوان گفت در كار خدايى ندارد كار او چون و چرايى